آرزوی آخرمان خیلی دستادستی است. دلمان میخواهد یک فروشگاه کوچک در تهران داشته باشیم. اولین فروشگاه تجارت عادلانه. دورتادورش کارهای دستساز بچینیم و برایتان تعریف کنیم هر کاری از کدام نقطه کشورمان آمده و داستان سازندهاش چیست. بگوییم این یکی را یک دختر نوزده ساله ساخته که اشتیاق استقلال دارد، و آن یکی را زن سرپرست خانواری از گیلان. این یکی از روستایی در کرمان آمده با هدف احیای قناتها و بغل دستیاش از خراسان جنوبی آمده با هدف مبارزه با فقر، آن بالایی هم کار دو دوست هنرمند و خلاق است که با هم یک کارگاه کوچک تولید اسباببازی راه انداختهاند. آن وقت ما و شما به کمک هم شاید توانستیم تعداد این فروشگاهها را بیشتر کنیم و به همه جای ایران ببریمشان. شاید این طور بتوانیم به زهرا کمک کنیم حصیربافیاش را مدرن کند و کارهایش را به قیمتی عادلانه مستقیم به مردم بفروشد. شاید این طور توانستیم با دست به دست دادنهایمان کار بزرگی بکنیم. کاری واقعا بزرگ.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.