گریگوری ون کرک

323

ترجمه و تلخیص از فاطمه حمزوی

گرِگ در خلال سال‌های کالج در دانشگاه میامی سفرهای خود به اقصی نقاط دنیا را شروع کرد. سفر او به اروپا هم‌زمان با فروپاشی دیوار برلین تاثیر زیادی بر او گذاشت. پس از پایان کالج، گرگ برای دو سال به ژاپن رفت و در آنجا به آموزش زبان انگلیسی و یادگیری ژاپنی پرداخت. پس از بازگشت به آمریکا، گرگ تصمیم داشت به سپاه صلح بپیوندد تا بتواند به سفرهای خود ادامه دهد. اما تصمیم گرفت ابتدا تخصصی یابد که در زمینه رشد بین‌المللی به کارش آید، برای همین یک دوره پنج ساله سرمایه‌گذاری بانکی را گذراند. در آستانه سی سالگی گرگ بر سر دوراهی دشواری ایستاده بود. از یک‌سو در حرفه امور مالی کم کم برای خود نامی به دست آورده بود و اوج کار حرفه‌ایش را در پیش رو داشت، از سوی دیگر اشتیاق فراوانی به کار در زمینه رشد و توسعه بین‌المللی داشت. در نهایت او انتخاب کرد که شغلش را کنار بگذارد و به آمریکای لاتین برود تا از آموخته‌هایش در زمینه سرمایه‌گذاری برای توسعه اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین استفاده برد. او به سپاه صلح در گواتمالا پیوست و در کنار کارهایی که برای سپاه صلح انجام می‌داد یک رستوران و یک مرکز گردشگری نیز در روستای نباج تاسیس کرد تا در کنار ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، به صنعت گردشگری گواتمالا نیز کمک کند. با گذشت زمان سرمایه‌گذاری‌های او نیز افزایش یافت و تعدادی تجارت محلی دیگر مثل یک مدرسه زبان اسپانیایی برای خارجی‌ها و یک مرکز خدمات اینترنتی نیز به راه انداخت. در همین سال‌ها بود که ایده «محموله‌های کوچک» به ذهن او رسید.

از مشکلات مهم نقاط دورافتاده و جوامع کوچک و دور از دسترس در گواتمالا علاوه بر فقر و بی‌کاری شدید، نبود دسترسی به خدمات و محصولات سلامتی اولیه است. بیماری‌ها و مشکلات ساده‌ای همچون مشکلات گوارشی، بیماری‌های ریوی، دوربینی و نزدیک‌بینی و سوءتغذیه در این مناطق ممکن است سال‌ها بدون درمان باقی بماند و از کارایی‌ افراد و در نتایج جوامع کوچک آن‌ها بکاهد. علاوه بر این برخی مشکلات سلامتی برگرفته از عدم دسترسی به محصولاتی است که در سایر نقاط بدیهی شمرده می‌شوند؛ برای مثال از آنجایی که بسیاری از خانواده‌های فقیر در نقاط دورافتاده برای آشپزی درون کلبه آتش روشن می‌کنند با بیماری‌های ریوی ناشی از استنشاق زیاد دود و شیوع سوختگی‌ در کودکان روبرو هستند. علاوه بر این، اعضای خانواده زمان و پول قابل توجهی را صرف خرید و یا  جمع‌آوری چوب برای آتش می‌کنند. بنابراین خرید اجاق‌های کوچک و قابل حمل نه تنها از لحاظ سلامتی بلکه حتی از لحاظ مالی نیز برای آن‌ها به صرفه است. اما نبود زیرساخت‌های رفت و آمد به این مناطق از یک طرف و جمعیت اندک این روستاها از طرف دیگر، امکان و صرفه توزیع کالاها را برای شرکت‌ها کاهش داده و در نتیجه دسترسی روستاییان به آن‌ها را به شدت محدود کرده است.

ایده محموله‌های کوچک بر پایه یک رویکرد کل‌گرا در جهت توانمندسازی خود روستاییان برای حل مشکل توزیع محصولات اساسی است. در این مدل انتخاب محصولات مناسب اولین قدم است؛ محصولاتی که بیشترین تاثیر را در زندگی روزمره، بهبود اقتصاد خانواده و پیشبرد سلامت روستاییان دارند، حمل و نقلشان آسان است و هزینه مناسبی نیز دارند. شناسایی کارآفرین‌های بالقوه در هر جامعه کوچک بر اساس توانمندی‌ها و منابع افراد قدم دوم را تشکیل می‌دهد. در مرحله بعدی سرمایه‌گذاری و آموزش افراد منتخب برای تجارت، توزیع کالاها و تبلیغ محصولاتشان صورت می‌گیرد. از مهم‌ترین محصولاتی که در مدل محموله‌های کوچک توزیع می‌شوند می‌توان به عینک، اجاق‌های قابل حمل چوب‌سوز، سیستم‌های تصفیه آب قابل حمل، بسته‌های بذر گیاهان و ابزارهای باغبانی و لامپ‌های کم‌مصرف اشاره کرد. انتخاب و آموزش کارآفرینان ابتدا توسط سپاه صلح و سپس توسط کارآفرینانی که باسابقه‌تر هستند صورت می‌گیرد.

کار گرگ و گروهش در «سولوسیونس کومونیتاریس» به این شکل است که روستاهای دورافتاده می‌روند و از روستاییان برای شرکت در یک جلسه دعوت می‌کنند. در این جلسه درباره «محموله‌های کوچک» و پتانسیل درآمدزاییش صحبت می‌شود. گرگ محصولات مختلف را معرفی می‌کند، درباره اهمیت آن‌ها برای سلامت و محیط زیست و همینطور فواید اجتماعی و سوددهی مالیشان حرف می‌زند و روش‌های مختلف و مناسب فروش محصولات را توضیح می‌دهد. سپس برای کارآفرین‌های محلی آموزش‌های ضروری ارائه می‌شود، مثلا به آن‌هایی که می‌خواهند عینک بفروشند آموزش داده می‌شود چطور از افراد تست بینایی بگیرند و لنز مناسب را برای هر فرد سفارش بدهند. در انتهای آموزش سه جلسه‌ای برای داوطلبان یک کمپین فروش محلی تحت نظارت گروه «سولوسیونس کومونیتاریس» تشکیل می‌شود. از آن پس هر ماه کارآفرینان با یک هماهنگ کننده ناحیه‌ای که چندین روستا را تحت نظر دارد ملاقات می‌کنند تا فروششان را ارزیابی کنند. بخشی از سود به دست آمده به کارآفرینان می‌رسد و بخش دیگر به «سولوسیونس کومونیتاریس » برای تامین محصولات و ادامه این فرایند در مناطق دیگر. یکی از نقاط مثبت این رویکرد این است که کارآفرینان در ابتدای کار نیازی به هیچ سرمایه‌ای ندارند زیرا محصولات را «سولوسیونس کومونیتاریس » به آن‌ها می‌دهد. بنابراین امکان ریسک مالی داوطلبان به حداقل می‌رسد.

«سولوسیونس کومونیتاریس » توانست تا پایان سال ۲۰۰۸ بیش از صد کارآفرین در مناطق دورافتاده گواتمالا آموزش دهد. در سال ۲۰۰۹ این برنامه در اکوادور نیز شروع به اجرا کرد. در طول چهار سال بعد از آن کارآفرینان گواتمالایی توانستند هفتصد و پنجاه روستای دورافتاده را تحت پوشش گرفته، نزدیک به پانزده هزار عینک، هزار و پانصد اجاق چوبی و هزاران نمونه از محصولات دیگر همچون بسته‌های بذر و ابزار باغبانی بفروشند. درآمد این کارآفرینان در کشوری که متوسط درآمد پنجاه سنت در ساعت است چهاربرابر آن یعنی دو دلار در ساعت است. البته از نظر گرگ مهم‌ترین فایده این مدل نه اشتغال‌زایی و یا درآمد آن، بلکه احساس سودمندی، کرامت و عزت نفسی است که به فقیرترین اعضای جامعه می‌بخشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.