صبح ساعت ۷ با صدای زنگ موبایلم وحشتزده از جا پریدم. جواب که دادم صدای ناآشنایی شنیدم، صدای زنی که از کرمان تماس میگرفت. این زن درباره وضعیت زندگی در منطقه جازموریان کرمان با ما صحبت کرد. درباره اینکه بیش از ۹۰ درصد راههای این منطقه خاکیاند و بیشتر مردم کپرنشین. درباره اینکه عده زیادی از مردم روستایی اینجا حتی به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند.
این زن از دستادست میخواست برای حل مشکل مردم کمکشان کند و محصولاتشان را بفروشد. صحبت کردیم که دستادست به دنبال اجرای برنامه جدیدی است که امیدواریم وضعیت فروش محصولات را بهتر، و دست ما را برای همراهی با آنها بازتر کند. قرار شد چند ماهی صبر کنند تا ببینیم آیا موفق میشویم یا نه. تلفن را که قطع کردم دست و دلم میلرزید که آیا کاری از پیش خواهیم برد… نگه داشتن امید، وقتی میبینی امید کمکرسانی آدمهایی شدهای، ولی دستان خودت بستهاند، کار سختی است.
عکس از سایت خبری رودبار ما
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.