پیتر سینگر

329

زهیر باقری نوع‌پرست

پول خود را چگونه خرج کنیم؟ آیا باید پول خود را تا قران آخر خرج خود کنیم یا باید با رهبانیت زندگی کنیم و بخش عمده درآمد خود را خرج خیریه کنیم؟ همه ما نیاز به تفریح و رفاه داریم، وقتی درآمدی داریم طبیعی است بخشی از آن را خرج این امور کنیم، چون لذت‌بخشند و موجب شادی ما می‌شوند، ولی می‌توانیم انواع دیگری ازشادی را نیز تجربه کنیم، یا در واقع یاد بگیریم تجربه کنیم. اگر به جای دو تا بستنی یک بستنی بخورم و یک بستنی را به کسی که نمی‌تواند بستنی بخورد بدهم، به لحاظ کمی لذت کمتری می‌برم چون یک بستنی کمتر خورده‌ام، ولی در عوض می‌توانم دو نوع لذت را تجربه کنم. این یک مثال از تنوع طلبیِ خوب است.

پیتر سینگر، فیلسوف فایده‌گرای استرالیایی، مقاله‌ای کلاسیک در فلسفه اخلاق دارد که در آن استدلال می‌کند که از آنجایی که نتایج اعمال ما هستند که اخلاقی بودن یا نبودن آنها را تعیین می‌کنند، بنابراین هنگامی که ما انسان‌ها به شکلی زندگی می‌کنیم که کودکانی بر اثر گرسنگی و فقر از دنیا می‌روند وظیفه اخلاقی متوجه ما می‌شود. مثال معروف او این است که اگر کودکی در حال غرق شدن باشد، ما برای نجات دادن آن کودک پیش خود نمی‌گوییم که اگر بخواهم درون آب بپرم و او را نجات بدهم کفش‌هایم پاره خواهند شد یا لباس گران قیمتم خراب خواهد شد، به همین شکل ما موظف هستیم که در راه کمک کردن و نجات دادن کودکی که در حال مرگ ناشی از فقر است کم نگذاریم و با بهانه‌هایی مانند اینکه باید کفش نو بخرم از کمک کردن به آنها سر باز نزنیم.

خب حال می‌خواهیم بر اساس سخنان سینگر به دیگران کمک کنیم. فرض کنید در خیابان در حال قدم زدن هستید و یک کودک فال فروش به سمت شما می آید. آیا برای کمک به او از او فال می‌خرید؟ ممکن است به این فکر کنید اگر از او فال بخرم در نهایت این پول به دست کسی می‌رسد که این کودک و کودکان دیگری را برای منفعت شخصی خود استثمار کرده است. ممکن است به جای خریدن فال از او، برایش بستنی یا یک ساندویچ بخرید. پول خود را چگونه در راه خیریه خرج کنیم؟ فرقی می‌کند پول خود را به کمیته امداد، موسسه امام علی، سازمان خیریه محک یا افرادی که در خیابان طلب پول می‌کنند بدهیم؟ هر چه باشد ما نیت کرده ایم کار خوب انجام دهیم و در حال انجام دادن آن هستیم. شاید نتیجه ای که می‌گیرید این باشد که فرقی نمی کند.

پیتر سینگر اما باور دارد که نه تنها فرق می‌کند ما کدام را انتخاب کنیم بلکه ما وظیفه اخلاقی داریم از بیشترین تاثیرگذاری پولی که در راه خیریه خرج می‌کنیم اطمینان حاصل کنیم. باید از خود بپرسیم پولی که خرج خیریه می‌کنیم چه مشکلاتی را می‌تواند حل کند و بهترین گزینه را انتخاب کنیم. طبعا همه ما وقت و امکان اینکه بگردیم و بزرگترین و بغرنج‌ترین مشکلات ناشی از فقر را پیدا کنیم و پول خود را در آنجا خرج کنیم نداریم. سینگر و برخی دیگر از فعالان در زمینه مبارزه با فقر وب سایتی تهیه کرده‌اند و در آن موسسه‌هایی که قابل اعتماد هستند و پول‌های دریافتی را صرف حادترین مشکلات می‌کنند را معرفی کرده‌اند.

مسئله دیگر این است که چه میزان از پولی که به یک خیریه کمک می‌کنید صرف کار خیریه می‌شود و چه میزان از آن صرف کارهای اداری و تبلیغاتی و غیره می‌شود؛ چند درصد یا چه میزان از پولی که کمک می‌کنید صرف کار خیریه می شود. هر چقدر راندمان یک خیریه بالاتر باشد یعنی میزان بیشتری از پولی که دریافت می‌کند را صرف کار خیریه می‌کند، برای کمک کردن به آن امتیاز محسوب می‌شود. در مورد ایران نیز می‌توانیم بپرسیم کدام یک از موسسه‌ها و مراکز خیریه قابل اعتماد هستند و پول‌های دریافتی را خرج چه مواردی می‌کنند. مثلا اگر پولی که به خیریه کمک می‌کنیم خرج بیماران سرطانی شود بهتر است یا درمان بیماران مبتلا به وبا یا سل، خرج تحصیل و ساخت زمین بازی برای کودکان محروم شود یا خرج پرداخت دیه و رهاندن قاتل از اعدام، خرج ساخت بیمارستان شود یا مسجد، خرج ترک اعتیاد شود یا خرج خرید لوازم منزل برای افرادی که تازه ازدواج کرده‌اند؟

به عنوان پیشنهاد باید گفت که راه اندازی چنین سایتی در ایران نیز ضروری به نظر می‌رسد. سایتی که در آن نام و مشخصات تمام خیریه‌ها ذکر شود. سایتی که در آن از اینکه هر خیریه در چه زمینه‌هایی افراد را پوشش می‌دهد، هزینه‌هایی که دریافت می‌کند را خرج چه کاری می‌کند، چه میزان از آن صرف حقوق دادن به اعضا یا فرآیند اداری می‌شود و غیره، همه را ذکر کنند تا افراد بتوانند راحت‌تر تصمیم بگیرند که مایل هستند پول خود را در کدام خیریه و به چه میزان هزینه کنند.

افراد زیادی دوست دارند در مراکز خیریه کار کنند. بدین شکل آنها به صورت تمام وقت مشغول کار خیریه هستند. ولی پیتر سینگر می‌گوید این الزاما بهترین کاری نیست که می‌توانید انجام دهید. ممکن است شخص دیگری که متقاضی کار کردن برای خیریه باشد تواناتر باشد و موثرتر واقع شود. همچنین می‌توانید به جای مشغول شدن در خیریه، به درآمدزاترین شغلی که امکان یافتنش را دارید مشغول شوید و مثلا سی درصد درآمد خود را خرج خیریه کنید. اگر کسی با این هدف به دنبال شغل پردرآمد بگردد و به این نقشه متعهد بماند می‌تواند به شکل خیلی موثرتری در امور خیریه مشارکت کند. با بررسی توانایی های شخصی و امکانات موجود می‌توان موثرترین راه برای کمک به خیریه را پیدا کرد.

از نظر سینگر، وارد شدن در چرخه مصرف گرایی مانند زندگی سیزیف پس از محکوم شدنش است. مجازات او چه بود؟ یک سنگ بزرگ را تا بالای قله یک کوه ببرد. ولی هرگاه به قله نزدیک می‌شد این سنگ به پایین می‌افتاد و او می‌بایست این فرآیند را تکرار کند. در واقع یک چرخه کار بیهوده بود که سیزیف به آن محکوم شده بود. پول در آوردن برای خریدن کالاهای جدید، می‌تواند شبیه چنین فرآیندی شود. پول در بیاورید تا چیزی بخرید و با آن خوشحال شوید، دفعه بعد باید پول بیشتری در بیاورید تا خوشحال شوید، برای پول بیشتر در آوردن باید بیشتر کار کنید، آستانه لذت شما بالا می‌رود و باید پول بیشتری در بیاورید. در عوض می‌توانیم با انواع دیگری از لذت آشنا شویم، یکی از این انواع لذت کمک به دیگران و خیریه است.

پ.ن۱: البته ما معتقدیم کمک به خیریه تنها در مواردی همچون مراقبت از کودکان بی‌سرپرست، مقابله فوری با بلایای طبیعی و تمام مواردی مفید و ضروری است که نمی‌توان فعالیتی پایدار در راستای توان‌افزایی انجام داد. چرا که حل ریشه‌ای مشکل را به مقابله با عوارض اولویت می‌دهیم.

پ.ن۲: روز جهانی خیریه و نیکوکاری مبارک.

Singer, Peter. The life you can save: Acting now to end world poverty. Random House, 2009.

Singer, P. (2015). The Most Good You Can Do: How Effective Altruism is Changing Ideas about Living Ethically. Text Publishing.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.