طبق برآوردهای مرکز آمار ایران در سه سال شیوع کرونا ۵۰۰ هزار نفر به تعداد شاغلان مرد افزوده شده و ۸۳۰ هزار نفر، معادل با ۲۰ درصد، از جمعیت شاغلان زن کاسته شده است. در سطح جهانی زنان ۱.۴ برابر بیشتر از مردان بیکار شدند و ۳ برابر بیشتر از مردان کار مراقبتی بدون دستمزد انجام دادند.
مطمئنا مقابله با این روند نیاز به اتخاذ سیاست‌های اقتصادی درست در سطح کلان دارد که از دسترس ما خارج است. اما به عنوان یک فرد، می‌توانیم سهم خودمان را در این زمینه ایفا کنیم.

به طور کلی:
* از اشتغال زنان خانواده دفاع کنیم و در صورت امکان برای حل مشکلات این مسیر کمک‌شان کنیم.
* کار خانگی و مراقبتی را تنها وظیفه زنان ندانیم و در انجام کارها مشارکت کرده و بقیه را هم به این کار واداریم. (اجتماعی کردن کار خانگی، مکانیزه کردن کار خانگی از طریق خرید دستگاه‌ها و ابزارها و… هم از جمله راه‌ها هستند.)

در بخش اقتصاد رسمی:
* بدانیم خشونت در محیط کار می‌تواند اقتصادی (مثل عدم پرداخت عادلانه)، روانی (مثل دست کم گرفتن)، فیزیکی و جنسی باشد. تمام انواع خشونت می‌توانند زنان را از محیط کار بیرون برانند. سعی کنیم در مقابل تمام انواع این خشونت‌ها بایستیم و قوانین و رویه‌هایی در محیط کار برای مقابله با آنها داشته باشیم.… ادامه مطلب

 

بیشترین مصرف پلاستیک ما در زندگی روزمره در بخش بسته‌بو پوشیدنی است که در واقع به میزان بسیار زیادی به عملکرد شرکت‌ها و برندها مرتبط است. همزمان با توجه به مسائل فردی‌ای مانند استفاده از کیسه پارچه‌ای به جای پلاستیکی، از اهمیت بسیار زیادتری برخوردار است که به برندها فشار وارد کنیم تا از مواد بازیافتی یا غیرپلاستیکی برای بسته‌بندی استفاده کنند، و حتی تا جای ممکن بسته‌بندی را حذف یا ساده کنند. همین‌طور لباس‌های با الیاف پلاستیکی تولید نکنند و در صورت لزوم هم از الیاف بازیافتی استفاده کنند.

 

تجارت عادلانه بر توقف کامل کار کودکان تاکید دارد، چون کار کودک نه فقط کودکی، که آینده را هم از این کودکان می‌گیرد. کودکانی که فرصت تحصیل، رشد، بازی، خلاقیت و کودکی را از دست بدهند به احتمال قوی تمام عمر در تله فقر گیر می‌کنند. ایجاد یک نظام حمایت و تامین اجتماعی فراگیر و قدرتمند که تمام ساکنان یک سرزمین را در بر بگیرد، تنها راه حل برای از بین بردن کار کودکان است. این در حالی است که حدود ۵۳ درصد مردم جهان، و ۷۵ درصد کودکان، تحت پوشش هیچ نظام حمایتی‌ای قرار ندارند.

 

حداقل دستمزد مقدار دستمزدی است که براساس قانون کشور به هر ساعت کار تعلق می‌گیرد.
دستمزد زندگی مقدار دستمزدی است که برای گذران مناسب زندگی در یک کشور مناسب است. این دستمزد با در نظر گرفتن هزینه خوراک، پوشاک، خانه، سلامت، آموزش، رفت و آمد، سفر و سایر هزینه‌های مورد نیاز برای زندگی هر فرد و خانواده‌اش محاسبه می‌شود.

تجارت معمول در بعضی از صنایع و کشورها (مانند صنعت مد در کشور بنگلادش و…) تا جایی که بتواند حتی از پرداخت حداقل دستمزد سرباز می‌زند. در تجارت عادلانه سازمان وظیفه دارد به همه افراد، بدون هیچ تبعیضی بر مبنای جنسیت و… دستمزد زندگی (یا بیشتر از آن را) پرداخت کند. میزان دستمزد باید با مذاکره بین همه طرف‌ها تعیین شود.

نداشتن سود کافی بهانه است، براساس محاسبات در صنعت مد، بسیاری از برندها با پرداخت مبالغی زیر یک دلار از قیمت فروش هر تیشرت می‌توانستند حقوق کارگران‌شان را به درستی پرداخت کنند. و حتی اگر این بهانه را قبول کنیم راه حل‌های خوبی وجود دارد. شریک کردن کارگران در سود و زیان برند می‌تواند این مشکل را حل کند، اگر بار زیان را باید کارگران به دوش بکشند، چرا سود را با آنها تقسیم نکنیم؟

  • زنان هنرمند محصولات دوستدار محیط زیست را ترویج می‌کنند
  • زنان هنرمند پارچه‌بافی ردپای کربنی کم را رواج می‌دهند
  • این زنان محصولاتی منحصربه‌فرد، و با کیفیت می‌سازند که بادوامند
  • مد ساخته دست زنان هنرمند برابر است با استفاده از روش‌های تولید با کربن کم
  • استفاده از محصولات دست‌ساز زنان هنرمند چرخه مد سریع را می‌شکند
  • مد ساخته دست این زنان استفاده از مواد اولیه تجدیدپذیر را رواج می‌دهد
  • استفاده از محصولات دست زنان هنرمند امرار معاش آنها را تامین می‌کند

 

شاخص‌های مربوط به محیط زیست

می‌توان گفت هیچ مجموعه‌ای در این زمینه به موفقیت کامل نرسیده است. اما با درنظر گرفتن روند طی شده می‌توان فهمید در جهت پایداری محیط زیستی هست یا نه.

  • تبلیغ نکردن مصرف زیاد
  • تولید نکردن زیاد
  • تولید محصولاتی که قابل تعمیر هستند و پشتیبانی از تعمیر
  • طراحی محصولاتی که براساس مد نیستند
  • تولید محصولات با شیوه‌ها، مواد و ابزارهایی که به محیط‌زیست آسیب نزنند
  • استفاده از مواد اولیه طبیعی به اندازه و شکلی که از صفر تا صد کار به محیط‌زیست آسیب نزند
  • استفاده از انرژی پاک
  • استفاده از مواد اولیه مصنوعی در موارد لازم و غیرقابل اجتناب و به شکل حلقه‌ای (بازیافت و استفاده مجدد)
  • کاهش پسماند و دورریز و استفاده مجدد از آن

شاخص های مربوط به حقوق انسان ها

  • شرایط کاری مناسب و برخورداری از حقوق مانند مرخصی و …
  • محیط کار امن و سالم
  • نبود تبعیض در محیط کار در استخدام، ارتقا، دستمزد و …
  • دریافت دستمزد عادلانه
  • امکان آموزش و رشد

دستمزد عادلانه باید حداقل یکی از شرایط این را تامین کند؛

  • پرداخت دستمزد زندگی، یعنی دستمزدی که براساس شرایط هر کشور محاسبه شده و باید تامین کننده غذا، خانه، تحصیلات، رفت و آمد، سلامت و سایر نیازهای افراد باشد (بیشتر از حداقل دستمزد است و با مذاکره و موافقت طرفین تعیین می شود.)
ادامه مطلب

 

وقتی قوانینی درون سازمان وجود داشته باشند که از تبعیض مبتنی بر جنسیت جلوگیری کنند، زنان هم مثل مردان در سازمان رشد می‌کنند. زنان به خاطر موقعیت حاشیه­‌ای و فرودست در اقتصاد و تجارت معمول جهان، آمادگی بیشتری برای کار و فعالیت در شکلی از تجارت را دارند که انسان و محیط­زیست را به سود اولویت بدهد، حقوق کارگران را به درستی رعایت کند و …

  • ۵۲درصد مدیران عامل
  • ۵۴ درصد مدیران ارشد
  • ۵۱ درصد اعضای هیات مدیره در سازمان‌های تجارت عادلانه جهان، زن هستند.

شما چه نتیجه‌های دیگری می‌گیرید؟

 

۱- به بازتوزیع عادلانه‌تر ثروت در جامعه کمک می‌کنند. (به جای جمع کردنش در دست صاحبان شرکت‌های بزرگ)
۲- به قدرتمند شدن گروه‌های به حاشیه رانده شده کمک می‌کنند.
۳- مدل‌های تجارت خلاقانه‌ای به وجود می‌آورند که نتایجش برای همه خوب باشد. (نه فقط صاحبان شرکت‌ها)
۴- از تنوع فرهنگ و مهارت‌ها پشتیبانی می‌کنند.
۵- در خط مقدم مقابله با معضلات تغییرات اقلیمی و محافظت از طبیعت قرار دارند.
۶- محیط‌های کاری سالم، امن و برابری به وجود می‌آورند.

  • ۹۲درصد تمام سودشان را در ماموریت اجتماعی خود دوباره سرمایه ­گذاری می‌کنند. (بخش غیرانتفاعی ۱۰۰ درصد سودشان را صرف این کار می‌کنند.)
  • ۵۲ درصد این سارمان‌ها را زنان رهبری می‌کنند.
  • ۴ برابر کمتر احتمال دارد ورشکسته شوند.
  • ۸۵ درصد سازمان‌ها به­طور فعال اهداف مالی را برای دنبال کردن اهداف اجتماعی یا  زیست‌محیطی قربانی می‌کنند، در حالی‌که همچنان یک تجارت عادلانه بوده و هزینه‌های سازمان را تامین می‌کنند.
  • سازمان‌های تجارت عادلانه مردم و زمین را مهم‌تر از سود می‌دانند.

کدام قسمت آمار برای شما جالب بود؟

اصطلاحی مشابه سبز شویی (greenwashing) است. وقتی شرکت‌ها برای بازاریابی و تبلیغات وانمود کنند مدافع حقوق زنان و پیشرو هستند، اما در عمل هیچ اقدام واقعی در جهت ایجاد برابری و تامین حقوق زنان انجام ندهند «فم واشینگ» انجام شده است. مثلا شرکت پریمارک از توانمندسازی و دفاع از زنان صحبت می‌کند اما حقوق پرداختی به زنان در زنجیره تولید این شرکت حتی در حد تامین زندگی نیست. شرکت REI هم از حقوق زنان در تبلیغاتش حرف می‌زند، اما هیچ کاری برای برابر شدن سهم زنان در مدیریت یا عادلانه کردن سیاست مرخصی‌هایش انجام نداده است.

مثال دیگر فیلم­‌هایی است که اعلام می‌کنند از هنرپیشه زن به جای مرد استقاده کرده‌اند، بدون این­‌که تغییر در ماهیت مردسالارانه تهیه فیلم و حتی خود فیلمنامه انجام شود.