مدتی قبل از شما پرسیدیم که درباره چه مسائل دیگری در حیطه زنان و کار بنویسیم. یکی از پاسخهای پرتکرار جدی گرفته شدن در کار بود. زنان زیادی از این مسئله ناراضی بودند که وقتی درباره مسائل حیطه کاری خودشان، به شکلی کاملا جدی هم نظر میدهند، نظراتشان شنیده نشده، به رسمیت شناخته نشده، و جدی گرفته نمیشوند. زنانی برایمان نوشته بودند که حتی وقتی مدیر پروژه بودهاند کارفرما به جای آنها همکاران مرد را مخاطب قرار میداده. هرچه شغلی بیشتر با عنوان و برچسب مردانه شناخته شود، احتمال این دست برخوردها بالاتر میرود، و کلیشههای جنسیتی بیشتر حاکم میشوند.
بنابراین، بسیار بهتر خواهد بود:
– اگر صاحب کسب و کاری هستیم نسبت به این سوگیری و کلیشه جنسیتی آگاه باشیم و بقیه همکاران خودمان را آگاه کنیم. در حین گفتگوها، جلسات و تصمیمگیریها به زنان فرصتی برابر با مردان بدهیم.
– هر چقدر تعداد زنانی که در حرفههای با برچسب مردانه مشغول به کار میشوند (و طبیعتا بالعکس) بیشتر شود، امکان مقابله با این سوگیری بیشتر خواهد شد. وقتی تعداد زیادی از زنان با تمام تفاوتهایشان در این حرفهها مشغول به کار شوند، دیگر تعمیم کلیشههای جنسیتی به تمام این زنان آسان نخواهد بود، و از سوی دیگر زنان هم تنها نبوده و توان مقابله با این وضعیت را خواهند داشت.
– اگر جایی، چه در جلسهها و چه در دیگر فضاهای کاری دیدیم دیگران زنی را جدی نمیگیرند میتوانیم در این وضعیت مداخله کنیم و تذکر بدهیم.
– اگر به عنوان یک زن در یک جلسه یا گفتگوی کاری جدی گرفته نشدیم سعی کنیم اعتماد بنفسمان را از دست ندهیم، و در چنین وضعیتهایی اعتراضمان را اعلام کنیم. اگر قادر به تغییر شرایط نشدیم و حس کردیم اعتماد بنفسمان هم در حال خدشهدار شدن و نابودی است، شاید حتی بهتر باشد به تغییر کارمان فکر کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.