مصاحبه با تعاونی زنان قره‌قوزلو از آذربایجان؛ عروسک‌هایی برای دریاچه

مصاحبه با تعاونی زنان قره‌قوزلو از آذربایجان؛ عروسک‌هایی برای دریاچه

 

مصاحبه از لیلا زمانی

مقدمه: مصاحبه این شماره فصل‌نامه دستادست به زنان روستای قره قوزلو اختصاص دارد. این روستا یکی از روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه و از روستاهای فعال در پروژه طرح تالاب‌هاست.

دستادست: سلام، برای شروع خوب است که توضیحی درباره فصل‌نامه دستادست بدهم این نشریه به موضوعات و مسائل اجتماعی‌ای مثل کارآفرینی اجتماعی و… اختصاص دارد و در هر شماره ما یکی از گروه‌هایی که با دستادست همکاری می‌کنند را در مصاحبه‌ای به مخاطبان‌مان معرفی می‌کنیم.

به عنوان اولین سوال روستایتان را به ما معرفی کنید.

کبری: شهرستان میاندوآب، روستای قره قوزلو کنار رودخانه زرینه‌رود، روستایی با جمعیت ۷۰۰  خانوار، با حضور زنان جوان باسواد و فعال.

دستادست: از کی شروع به کار کردید؟ چه چیزهایی در روستا تولید می­‌کنید؟

زهرا: از سال ۹۰ آموزش شروع شد، یک سال نگذشته بود که فعالیت‌مان را شروع کردیم. اولین کار ما تکه‌دوزی و عروسک بود. با چندتا از خانم‌ها عروسک‌های سنتی قدیمی درست کردیم و فرستادیم تهران. نتیجه خوب بود، کارمان را خیلی پسند کردند. از آن به بعد، همه فعالیت کردند. عروسک‌ها را دوست داشتند، خودمان هم دوست‌شان داشتیم، چون که دوران کودکی ما را تداعی می‌کرد.

دستادست: چه شد به این فکر افتادید که عروسک درست کنید؟

زهرا: خانم اصغری(کبری) خودش پیشنهاد داد و اولین عروسک را هم ایشان درست کرد. از آن به بعد، همه ما درست کردیم.

کبری: با عروسک خاطرات زیادی داشتیم، مادرها و مادربزرگ‌هایمان برای ما درست می­کردند. با پارچه­هایی که از خیاطی اضافه می­آمد و چوب‌هایی که به راحتی همه جا پیدا می­شد، عروسک درست می­کردند. برایشان خانه درست می­کردیم. خاله بازی می­کردیم. یکی دختر می‌شد یکی خاله می­شد. آن خاطرات همیشه در ذهن من بود. بعد که خانم امجدیان آمد جرقه­ای زد توی ذهنم که می­توانم آن خاطرات را دوباره زنده کنم.

دستادست: شما شروع به کار کردید بعد طرح تالاب‌ها به روستای شما آمد؟

کبری: تقریبا کار می‌کردیم. تکی کار می‌کردیم. گروهی نبود. گروهی وقتی شروع شد که خانم نسترن موسوی به روستا آمد و راجع به صنایع دستی و چیزهایی که می‌شود در خانه تولید کرد با ما صحبت کرد. من همان جا به ذهنم رسید که چرا خانم‌های روستایی با مشکل مواجه هستند و نمی‌توانند جاهایی که دلشان می خواهد بروند. نمی‌توانند به راحتی جاهایی که دلشان می‌خواهد بروند و آموزش‌هایی که دلشان می‌خواهد را یاد بگیرند. آرزوی من این بود که زنان روستا هم مثل مردان هر جا که می‌خواهند بروند، و آموزش‌هایی که می‌خواهند را یاد بگیرند، بدون تبعیض. همیشه این دغدغه ذهن من بود. خانم موسوی و نصرالهی این جرقه فکری را برای من بیدار کردند. آن زمان  عالم روستا مخالف این کارها بود، می‌گفت چرا زنان برای تحقیق و کار به روستا می‌آیند، چرا بدون چادر وارد مسجد می‌شوند. من هم از این کارش بدم آمد. شب نشستم نامه نوشتم. نامه‌ای برای خانم موسوی نوشتم. نوشتم من خوشحالم کسانی پیدا شده‌اند که می‌خواهند این کارها را انجام دهند. نیازهای زنان روستا را هم در نامه قید کردم. آنها هم کلی استقبال کردند. در ادامه خانم امجدیان آمدند. آموزش‌هایی دیدیم، زنان روستاها ایده‌هایشان را گفتند و عملی کردند و یک نمایشگاه گذاشتیم.

دستادست: پس این عروسک‌ها درست کردنش از قدیم در روستای شما باب بوده؟

سمیه، زهرا و کبری: بله مادرها و مادربزرگ‌ها از قدیم درست می‌کردند. آنها درست می‌کردند، بعدش به ما یاد دادند و ما از آنها توضیحات و کار را یاد گرفتیم و حالا ما درست می‌کنیم.

زهرا: من بچه هم بودم عروسک زیاد درست می‌کردم. اینها را که درست می‌کنم یک آرامش خاصی دارم. این کار را دوست دارم و خسته نمی‌شوم. کلا کار هنری دوست دارم، اما این عروسک‌ها یک چیز دیگری هستند.

دستادست: مادربزرگ‌هایتان از این عروسک‌ها چه خاطره‌هایی و چه چیزهایی به شما می‌گفتند که برای شما جالب بود؟

سمیه: خیلی خاطره‌ها می‌گفتند درباره این عروسک‌ها. داستان می‌گفتند، بعد عروسک‌ها را درست می‌کردند و به ما می‌دادند و ما با اینها بازی می‌کردیم. خیلی هم دوست‌شان داشتیم.

دستادست: برایتان داستان می‌گفتند؟

سمیه، زهرا و کبری: یک پارچه قرمز می‌انداختند، یک عروسک را هم می‌گذاشتند وسط و می‌گفتند که این عروس است. یک عروسک دیگر هم درست می‌کردند می‌گفتند این داماد است. بعد برای آنها عروسی می‌گرفتند. یا مثلا شب یلدا کرسی درست می‌کردند. یک کرسی چوبی درست می‌کردند، لحاف و تشک درست می‌کردند، هندوانه درست می‌کردند، عروسک‌ها را هم می‌گذاشتند دور کرسی.

یک چیز دیگر اینکه این عروسک‌ها تداعی کننده زندگی واقعی زنان روستا و مادربزرگ‌های ماست. مثلا این عروسک با اینکه جای خودش اسباب‌بازی است، ولی با ساختش یک جوری بازآموزی زندگی زنان روستا هم بوده. اینکه چه جوری لباس می‌پوشند، چه کار می‌کنند. چیزهایی از گل و پارچه درست می‌کردیم که با آنها خاله‌بازی می‌کردیم. اگر نیاز به قابلمه داشتیم درست می‌کردیم، اینها را از بیرون نمی‌خریدیم. بعد مادرهایمان این وسایل گلی را می‌گذاشتند در تنور پخته شود. طریقه آشپزی، پوشش و نگهداری بچه‌ها به کمک همین عروسک‌ها آموزش داده می‌شد.

دستادست: پس این جوری بوده که شما از قدیم در روستایتان عروسک‌دوزی می‌کردید بعد خانم موسوی و گروه‌شان آمدند و در مورد صنایع دستی حرف زدند و شما شروع به بیشتر کار کردن کردید.

سمیه، زهرا و کبری: گروهی کار کردیم. هرکس قبلا در خانه خودش عروسک می‌دوخت، اما بعد از آمدن خانم موسوی و گروه‌شان ما شروع به کارگروهی کردیم.

دستادست: خانم موسوی و بقیه چرا آمدند پیش شما؟

زنان کبری: برای یک تحقیق دانشگاهی، درباره تالاب و سنت‌های مردم اطراف تالاب.

دستادست: ارتباط کارهای گروه شما با طرح تالاب‌ها چیست؟ همکاری خاصی دارید؟

کبری: بله همکاری می‌کنیم. ایده‌هایی که در ذهن‌شان است و کمک کننده به محیط زیست است را به ما می‌گویند، ما آموزش می‌بینیم. بعد شروع به کار می‌کنیم.

دستادست: شما برای حفاظت از دریاچه ارومیه چه کارهایی کرده‌اید؟

کبری: در زمین‌های کشاورزی‌مان قبلا هندوانه و خیار کاشته می‌شدکه نیاز به آبیاری شدید دارند. حالا فرهنگ‌سازی شده که کاشت‌شان کمتر شود و محصولاتی که آب کمتری برای کشت نیاز دارند ترویج داده می‌شود. در ضمن تلاش کردیم یک شغل دیگری هم داشته باشیم که زندگی ما متکی به کشاورزی و دامداری نباشد.

دستادست: آن شغل دوم چیست؟

کبری: تولیدات صنایع دستی که برای حفاظت از دریاجه ارومیه تولید می‌کنیم.

سمیه: آب زیادی برای تولید محصولات کشاورزی مصرف می‌شود. ما می‌خواستیم با ساختن این کارهای دستی کاری بکنیم که آب کمتری مصرف شود تا به دریاچه ارومیه هم آبی برسد.

کبری: علاوه بر آن دیدمان نسبت به حیواناتی که در تالاب زندگی می‌کنند و به دلیل شکار بی رویه در حال انقراض هستند عوض شد. به طور کلی نسبت به محیط اطراف‌مان و طریقه زندگی‌مان دید بازتری پیدا کردیم.

دستادست: حالا با کارهایی که کردید چه تغییری در بخش کشاورزی روستا اتفاق افتاده؟

کبری: گوجه کاری کم شده، هندوانه و خربزه که محصولات پرآبی هستند دیگه اصلا نمی‌کارند.

دستادست: الان چه چیزهایی کشت می‌شود؟

سمیه: محصولاتی که آب کمتر نیاز دارد.

دستادست: زنان در روستای شما چه کارهایی می‌کنند؟

سمیه، زهرا و کبری: الان خیلی کارها می‌کنند: خیاطی، پشم‌بافی، نمددوزی، دامداری، کشاورزی، عروسک‌سازی، گلدوزی.

دستادست: قبلا هم این طوری بود؟ در دوره مادربزرگ‌ها؟

سمیه، زهرا و کبری: دوره مادربزرگ‌ها صنایع دستی خیلی بیشتر بود. ولی بعدش دوره‌ای بود که کسی صنایع دستی نمی‌ساخت. قبل از اینکه ما شروع بکنیم، صنایع دستی کلا از بین رفته بود.

زهرا: ما خواستیم کارهایی که درباره صنایع دستی قبلا می‌کردند را دوباره شروع کنیم و بیکار ننشینیم در روستا. کار ما فقط کارِ خانه نباشد. یک کاری کنیم که هم درآمد داشته باشد و هم کمکی برای دریاچه ارومیه باشد تا خشک نشود.

دستادست: الان که شما کار می‌کنید نظر بقیه اعضای خانواده درباره کارکردن شما چیست؟

زهرا: خیلی خوب شده، خوب شده برای زنان روستا. قبلا راضی نبودند، الان اوضاع خوب است و راحت هستند. اوایل این طوری نبودند.

دستادست: اوایل چه طور بود؟

سمیه: اوایل اصلا نمی‌گذاشتند، می‌گفتند چه می‌کنید؟ نمی‌توانید کاری کنید. اینجا دور از شهر است. فرهنگش فرق می‌کند. هی می‌گفتند این جا نرو، آن جا نرو، تنهایی بیرون نروید. الان اصلا این حرف‌ها نیست خیلی هم راضی هستند. مثلا الان آمدیم اینجا سه روز برای کارگاه بمانیم. قبلا تنهایی خیلی کم شب بیرون از خانه مانده بودم که آن هم خانه آشنا بود. اگر فامیل نبود آن جا نمی‌رفتیم.

دستادست: چه شد که نظرشان تغییر کرد؟

سمیه، زهرا و کبری: خب عادت کردند، دیدند که برای خودمان خوب است روحیات‌مان فرق کرده است.

کبری: موفقیت زنان روستا بین‌شان بیشتر تاثیر گذاشت.

دستادست: مثل چی؟

سمیه، زهرا و کبری: مثلا کلاس‌های آموزشی که قبلا می‌رفتیم به شهر، باید کلی هزینه می‌کردیم، هزینه وقتی و مالی. اما الان به کمک طرح تالاب‌ها، جهاد کشاورزی میاندوآب و صندوق کارآفرینی، ما می‌توانیم کلاس‌هایی را رایگان بیاوریم در روستا دایر کنیم تا زنانی که علاقمند بودند در کلاس‌ها شرکت کنند.

دستادست: قبل از آمدن طرح تالاب‌ها خودتان به کلاس‌های هنری می‌رفتید؟

سمیه، زهرا و کبری: نه، تک و توک . امکانش نبود. هزینه‌اش زیاد بود و باید می‌رفتیم بیرون روستا. اما الان تقریبا همه زنان روستا یک کار هنری بلد هستند و یادگرفته‌اند.

دستادست: اولین باری که چیزی فروختید چه حس و حالی داشتید؟

سمیه، زهرا و کبری: هر کاری که تمام می‌کنیم کلی ذوق می‌کنیم.

زهرا: اولین بار دو تا عروسک، نه سه تا فروختم. خیلی برای من جالب بود، با خودم فکر می‌کردم این عروسک‌های چوبی را من ساختم. این عروسک‌ها به فروش رفته و پول‌هایش را خانم اصغری به من داده. ۴۵ تومان بود. هر عروسک ۱۵ تومان. خیلی خوشحال بودم. همه‌اش می‌گفتم که من این عروسک‌ها را درست کردم تا بفروشم.

دستادست: خاطره‌ای یا اتفاقی که خیلی دوستش دارید را برای ما تعریف می‌کنید؟

زهرا: خاطره که زیاد است. اولین بار که همه عروسک درست کرده بودیم برای من جالب بود که عروسک هر کسی شبیه خودش بود. عروسک خانم اصغری قد بلند بود، مال من قدش متوسط بود، عروسک سمیه هم قدش بلند بود. دو تا خانم دیگر هم در گروه داشتیم که قدهایشان کوتاه بود و عروسک‌های آنها فسقلی بودند. من بهترین خاطره‌ام روزهای اولی بود که در کارگاه داشتیم. اصلا یادم نمی‌روند. الان هم خانم اخروی‌خواه می‌گویند من به عروسک هر کسی نگاه می‌کنم می‌دانم که چه کسی این عروسک را درست کرده است.

دستادست: در روستایتان چه چیزهایی تولید می‌کنید؟

زهرا: قالی‌بافی، خانم‌هایی که بلد هستند قالی می‌بافند. آنهایی که دوست ندارند انجام نمی‌دهند. کیسه پارچه‌ای می‌دوزیم. شال گلدوزی با نشان دریاچه ارومیه می‌دوزیم. طراحی روی پارچه هم داریم. عروسک دوزی هم می‌کنیم.

دستادست: همه اینها تولید می‌شود و بعد به فروش می‌رسد؟

سمیه، زهرا و کبری: هر کدام از اینها فروش نرفت می‌رویم به دنبال آن یکی. لبنیات هم داریم.

دستادست: با دستادست کی آشنا شدید؟

سمیه، زهرا و کبری: حدود دو سه سال پیش، از طریق خانم امجدیان و خانم اخروی‌خواه. یک مشکلی که داشتیم این بود که نمی‌توانستیم محصولات‌مان را به راحتی به بازار بفروشیم. الان هم این مشکل را داریم ولی کمکی که دستادست به ما کرد این بود که توانستیم عروسک‌ها را بفروشیم. پولش را به ما می‌دادند و توانستیم عروسک‌ها را با این روش بفروشیم.

دستادست: قبل از اینها ماجرای خرید چرخ خیاطی‌ها نبود؟

کبری: بله، بله، قبل از همه اینها سه تا چرخ خیاطی صنعتی خریده شد که خیلی به ما کمک کردند. دوخت کارهایمان سریع‌تر و تمیزتر شد. قبل از آن ما با چرخ‌های دستی کار می‌کردیم. پول خرید این چرخ‌ها را انگار شما جمع کرده بودید. [دستادست با همکاری انجمن دامون طی کمپینی پول لازم برای خرید چرخ خیاطی‌های مورد نیاز روستای قره قوزلو و چپقلو را جمع‌آوری و ارسال کرده بود.]

دستادست: در این مدت دستادست به غیر از فروش محصولات به شما کمک دیگری هم کرد؟

سمیه، زهرا و کبری: بله، گاهی آموزش‌های اینترنتی می‌گذارند. ما را با کتاب و کتابخوانی و خیرین کتابخوانی مرتبط کردند. ایده‌هایی که پرفروش‌تر است و نکاتی که چه کار کنیم عروسک‌ها به فروش برسد را گوشزد می‌کنند و یکی هم همین کلاس‌هایی که کارکردن با اینترنت و گوگل را آموزش می‌دهد که واقعا استفاده کردیم.

زهرا: من وقتی با فائزه خانم آشنا شدم در تلگرام بودم، اما خیلی چیزها را نمی‌دانستم. به کمک فایلی که فائزه خانم ارسال کردند یادگرفتم. یکی دو بار هم از طریق دستادست پارچه فرستادند ما سرویس آشپزخانه دوختیم که خوب فروش رفت. عروسک‌هایمان که دو سه ماه پیش فرستاده بودیم هم اکثرا به فروش رفته است.

کبری: ولی فروش ما در دستادست همیشه تکی هست.

دستادست: منظور شما از فروش تکی چیست؟

کبری: فروش به صورت عمده نیست. اگر دستادست بتواند با شرکت‌هایی که عمده خرید می‌کنند قرارداد ببندد و عروسک‌ها را کلی بفروشد، ما می‌توانیم که زنان بیشتری را به گروه وارد کنیم و درآمد بیشتری داشته باشیم.

دستادست: انتظار و خواسته‌ای که از دستادست دارید چیست؟

زنان: همین‌هایی که گفتیم خوب است و همکاری‌ها ادامه داشته باشد.

دستادست: اگر جایی انتظاری داشتید بگویید. خاطره و آرزویی که دوست دارید را تعریف کنید.

زهرا: من که دوست دارم ما از هم جدا نشویم و همیشه در کنار هم باشیم مثل قبل‌ها. قبلا بیشتر در کنار هم بودیم. از این به بعد هم بیشتر با هم باشیم که یک خاطره برای ما باشد. وقت‌هایی که با هم حرف می‌زنیم خیلی خوب است و بیشتر بشود.

کبری: یک حس خوب که در زندگی خصوصی و اجتماعی دارم. اینکه توانستیم ایده بگیریم، صندوق در روستا تشکیل دادیم، پس‌انداز خوبی داریم. کارهای مشارکتی در روستا بیشتر شده. توانستم با کمک و ایده گرفتن از این کار، کارآفرین نمونه بشوم در فنی حرفه ای. کلا تاثیر خوبی در زندگی فردی و اجتماعی برای من داشته.

سمیه: تاثیر خوبی در روحیه‌ام داشته، هفته‌ای سه چهار بار دور هم جمع می‌شویم که برای من خیلی خوب است. خیلی خوشحالم. درآمد خوبی داریم. دست‌مان توی جیب خودمان می‌رود که خیلی هم برای ما مهم است.

دستادست: ما هم از کار کردن با شما احساس غرور می‌کنیم.

 

 

دانلود دومین شماره فصل‌نامه دستادست به طور کامل

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.