همه زنان در خانه شاغلند، اما کار خانگی و مراقبتی آنها به رسمیت شناخته نشده و مزدی برایش نمیگیرند. با این وجود محل کار دستمزدی بخش بزرگی از زنان ایران هم همچنان خانه است. بخش بزرگی از کار زنان در اقتصاد غیررسمی است و بخش بزرگی از این کار هم در دل خانه انجام میشود. زنانی که کارهای دستساز میسازند، زنانی که اینترنتی کار میکنند و پروژه میگیرند، زنانی که خوراکیها را در خانه پخته و به فروش میرسانند، زنانی که سفارش کار را از مغازهها و کارگاهها گرفته و در خانه انجام میدهند و…
میدانید بزرگترین مشکلات این زنان چیست؟
– آنها برای کار از خانه خارج نمیشوند، پس فضا و ساعت کار دستمزدی و خانگی آنها از هم جدا نیست. آنها زمان و مکان جدا و مشخصی را ندارند که بتوانند در آن تنها روی شغل خود تمرکز کنند. از طرف دیگر ساعات کارشان پایانی ندارد.
– کارشان از طرف خانوادههایشان به شکلی جدی به رسمیت شناخته نمیشود. معمولا کسی درک نمیکند که این زنان هم فشار کاری مختص خودشان را دارند، باید به تعهدات خودشان عمل کنند، در نتیجه همیشه نمیتوانند پذیرای مهمان باشند یا مهمانی بروند. نمیتوانند ظهر و شب مشغول درست کردن غذا باشند یا در کل خانهشان یک ذره غبار پیدا نشود و… معمولا داشتن رویای یادگیری، رشد و تغییر در شغل برای این زنان «طبیعی» تلقی نمیشود.
– کار خانگی و مراقبتی بر زنان شاغل در بیرون از خانه هم فشار وارد میکند، اما این فشار بر زنان شاغل در خانه مضاعف است و در واقع اصلا رهایشان نمیکند.
– معمولا دستمزد کمتری میگیرند و از خدماتی مثل بیمه برخوردار نیستند.
و…
برای زنان طبقه متوسط جدا کردن فضای کاری، یا تعیین ساعاتی برای کار میتواند کمککننده باشد، اما بسیاری از زنان این امکانها را ندارند.
باید سعی کنیم پیچیدگی شرایط شغلی و زندگی این زنان را درک کنیم و به هر روشی که میتوانیم کمکشان باشیم، از مشارکت در کارهای خانگی و مراقبتی گرفته تا آگاهیرسانی درباره این موضوع درون خانوادهها و جامعه و… زنان و کارشان نباید نامرئی باشند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.