دیروز با مد پایدار آشنا شدیم و امروز میخواهیم درباره بعضی از نظرات و نقدهایی که درباره این مفهوم وجود دارد صحبت کنیم.
🔸سبزشویی:
وقتی برندها، شرکتها یا افراد با استفاده از مفاهیم پایداری و محافظت از محیط زیست به برندینگ و تبلیغات مجموعه خود میپردازند اما در واقعیت کار پایدار و اثرگذاری در این زمینه انجام نمیدهند. مثلا ۵۰ میلیون برای کاشت درخت پرداخت میکنند اما حقوق کارگران خط تولیدشان زیر حداقل حقوق مناسب زندگی است.
🌀متاسفانه امکان سوءاستفاده از تمام مفاهیم خوب وجود دارد. تنها آگاهی و پرسشگری ما میتواند جلوی سوءاستفادهها را بگیرد.
🔸وابستگی روانی:
صنعت مد با بازاری به اندازه ۲.۵ تریلیون دلار یکی از بزرگترین و پولسازترین صنایع جهان است. هنرپیشهها، ورزشکاران، مدلها، فیلم و سریالها، تلویزیون، مجلات و رسانههای مجازی، همه و همه مروجان مد هستند. این صنعت با تعریف یک زیبایی ایدهآل و دست نیافتنی، باعث میشود ما در مقایسه بین خودمان و این ایدهآل، روی کمبودها و نقصهایمان تمرکز کنیم و نهایتا به خرید دائمی از محصولات صنعت مد روی بیاوریم تا شده برای لحظاتی، خودمان را در قالب آن ایدهآلها ببینیم. (مصاحبه «بدن در کارزار مد: یک داستان بیپایان» حاصل گفتگو با کوروش ساسانی، رواندرمانگر، در شماره پنج فصلنامه دستادست مفصل به این موضوع پرداخته است.)
🔸پیوند بین مد و موقعیت اجتماعی:
پایبندی به مد پایدار سخت است. محصولات مد پایدار ساده هستند، مطابق مد روز نیستند، به راحتی در دسترس نیستند و از همه مهمتر اینکه برخلاف مد روز نشانه ثروت، زیبایی و… محسوب نمیشوند. در واقع مد پایدار خیلی هم مد نیست!
🌀هر دو این نکات از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. بدون آموزش و فرهنگسازی به ویژه برای نسلهای آینده و دختران نمیتوان در این زمینه پیشرفت کرد.
🔸گرانی:
گران بودن محصول به معنای این نیست که یک برند پایدار است، همان طور که اکثر برندهای مشهور دنیا محصولات بسیار گرانی دارند و به هیچ وجه پایدار نیستند. اما محصولات پایدار در قیاس با شاخه تولید انبوه فست فشن قیمت بالاتری خواهند داشت. قیمت اندک آن لباسها با ندادن حقوق کارگران و استفاده از مواد اولیه بیکیفیت حاصل میشود. اما بهرحال برای عده زیادی از مردم قیمت اصلیترین مسئله در خرید است. چون توان خرید محصولات گرانتر را ندارند.
🌀 آن چه که گفته شد در مواردی درست است، اما برندهای موفقی در سطح جهانی وجود دارند که توانستهاند با تولید لباسها و محصولاتی ساده و با قیمت مناسب، از این شکاف بکاهند. به طوری که لااقل طبقه متوسط قادر به خرید این محصولات باشند.
اما در واقع مد پایدار هم مثل تجارت عادلانه بدون افزایش آگاهی و کاهش نابرابری در دنیا، تبدیل به حالت غالب پوشاک نمیشود. پس چرا باید به دنبالشان برویم و ترویجشان کنیم؟
چون ما فکر میکنیم بدون خلق حالتهای جایگزین و تقاضای بیشتر و بیشتر از سوی مردم برای این جایگزینی، تغییرات ممکن نخواهند بود. از طرف دیگر حتی وقتی در اندازهای کوچک هم براساس این اصول زندگی میکنیم به همان اندازه باعث کمتر نابود شدن محیط زیست، و زندگی بهتر گروهی از تولیدکنندگان میشویم. و خود این میتواند آغازی برای تغییرات بزرگتر باشد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.