فائزه درخشانی
همه چیز از خود عنوان شروع میشود: «کارآفرینی اجتماعی». تعریف دقیقی از این مفهوم که مورد قبول و موافقت همه باشد وجود ندارد، به همین دلیل است که افرادی با عقاید و رویکردهای کاملا متفاوت را میتوانیم ببینیم که همه کار خود را کارآفرینی اجتماعی میخوانند و میدانند. عامترین تعریف این مفهوم میگوید کارآفرینی اجتماعی یعنی استفاده از روشهای کارآفرینی برای حل مشکلات اجتماعی. اما بر سر تعریف روشهای کارآفرینی و مشکلات اجتماعی هیچ اتفاق نظری وجود ندارد.
شکل جاافتاده کارآفرینی، کسب و کار، و تجارت در جهان امروز به صورتی است که سود را اولین اولویت هر تصمیم و اقدامی در کسب و کار قرار میدهد. اپل، نایک، اچ اند ام و… شاید بتوان گفت اکثریت قریب به اتفاق کمپانیها و شرکتهای بزرگ، تولید محصولاتشان بر زنجیره تولید و تامینی استوار است که در آن حقوق نیروی کار و حفاظت از محیط زیست اهمیت چندانی ندارد[۱].
از طرف دیگر مشکلات اجتماعی از دید افرادی با نگرشهای متفاوت به جهان، متفاوت هستند. حتی اگر درباره مسئلهای مانند «فقر» به عنوان یک مشکل اتفاق نظر وجود داشته باشد، نگرشهای بسیار متفاوتی به دلایل فقر، اثرات فقر و راه حلها در این باره وجود دارد.
در نتیجه ما با کارآفرینیهای اجتماعی بسیار متنوعی روبرو هستیم که کارکرد و اثرات یکسانی بر جامعه و طبیعت ندارند.
دسته اول که البته تقریبا تمام دستههای دیگر قبولش ندارند، کسانی هستند که از عنوان کارآفرینی اجتماعی برای کسب سود شخصی استفاده میکنند. در واقع مشکل اجتماعیای که برای حلش میکوشند مشکل شخصی خودشان است و تعریف کارآفرینی اجتماعی را آن قدر وسیع در نظر میگیرند که هرکسی که کار میکند را شامل میشود، چون بالاخره هر کاری لااقل مشکل بیکاری خود آدم را رفع میکند!
دسته دوم کارآفرینیهای اجتماعیای هستند که بر روی رفع یک کمبود خاص تمرکز میکنند، نه با دلایل و نه با اثرات مشکل کار چندانی ندارند. این گروه از کارآفرینیهای اجتماعی بسته به رویکردی که نسبت به روشهای کارآفرینی دارند میتوانند اثرات مثبت یا منفی برجا بگذارند. در واقع اگر این مجموعهها در مسیر فعالیت خودشان، در زمینه رعایت حقوق کارگران و آسیب نزدن به محیط زیست حساس باشند، میتوانند در محدوده فعالیتشان مفید و موثر باشند. به عنوان مثال مجموعهای که وظیفهاش را تامین صبحانه کودکان مناطق حاشیه شهرها قرار داده است میتواند روی زندگی و آینده این کودکان اثرگذار باشد. اما اگر در مسیر فعالیتش در حال آسیب زدن به کارگران یا محیط زیست باشد، متاسفانه خودش تبدیل به جزئی از ساختار آسیبرسان میشود، حتی اگر در بخشی نقش مثبتی ایفا میکند.
گرچه برخی از این سازمانهای آسیبرسان، به دلیل بینش و خوانش متفاوتی که از مسائل اجتماعی دارند، بالکل منکر آسیب زدن خودشان هستند. به عنوان مثال کسی که معتقد است پایین بودن حقوق کارکنانش جزئی از شرایط تولید است، و حتی خیلی خوشحال میشود اگر بتواند این دستمزد را کمتر هم بکند.
دسته سوم کارآفرینیهای اجتماعی در عین اینکه مانند دسته دوم سعی میکنند مشکل خاص و مشخصی را برای حل کردن انتخاب کنند، اما نیم نگاهی به ساختارهای مشکلساز و نتایج مشکلات دارند و براساس این عوامل است که راه حلهای متفاوتی طراحی میکنند که لزوما منجر به رفع مستقیم یک کمبود خاص نمیشود، بلکه گاهی سعی در ایجاد تغییر در ساختارهای اجتماعیای دارد که چنین مشکلی ایجاد کردهاند. به عنوان مثال سعی میکنند با آموزش، ترویجگری، تغییر قوانین، همراه با تغییر ساختارهای اقتصادی یا ایجاد فرصتهای اقتصادی و… یک مشکل اجتماعی را حل کنند. این گروه هم در صورتی که شناخت درست و عمیقی از مشکلات اجتماعی و ریشههای آنها داشته باشند و به شکلی صحیح و واقعی شناختی مبتنی بر مشارکت از جامعه و گروه هدف خود به دست آورند، میتوانند اثرات مثبت زیادی داشته باشند، چون به شکل عمیقتری به مشکلات اجتماعی نزدیک میشوند. اما اگر تنها بر مبنای شناخت و بینش شخصی خودشان پیش بروند و نسبت به انواع ساختارهای تبعیضآمیز یا سلطه در جامعه آگاه نباشند، میتوانند اثرات منفی عمیقتری هم بر جای بگذارند. به عنوان مثال سعی کنند به افراد دارای معلولیت کمک کنند تا شاغل شوند، اما تمام تبلیغاتشان بر جلب ترحم استوار باشد.
دسته چهارم کارآفرینیهای اجتماعی در زمینه انتخاب مشکل و راه حل مشابهتهای زیادی به دسته سوم دارند، با این تفاوت که سعی دارند نسبت به ساختارهای تبعیض و سلطه، پایمال کردن حقوق انسانها در زنجیره تولید و نابود کردن محیط زیست، حساس باشند. تجارتهای عادلانه در این دسته قرار میگیرند، و در واقع ده اصل تجارت عادلانه به عنوان تضمینی برای رعایت این مسائل تعریف و وضع شدهاند. به عنوان مثال پرداخت عادلانه به زنجیره تولید، عدم تبعیض بین زنان و مردان در کار، استفاده نکردن از کار کودک، احترام به محیط زیست، تضمین شرایط کاری مناسب، شفافیت و پاسخگویی و… همه سعی دارند که مسیر درست را در کنار هدف درست تامین کنند[۲].
البته در مورد تمام این چهار دسته ملاک، عمل و نوع فعالیت سازمانها و گروههاست نه ادعایی که دارند. ممکن است گروهی ادعا کند تجارت عادلانه است، اما در عمل گامی در جهت رفع تبعیض بین زنان و مردان برندارد. در این صورت میتوان گفت که این مجموعه در حال «آگاهی زدایی» است و از عنوان تجارت عادلانه تنها برای برندینگ و تبلیغات خود سوءاستفاده میکند تا پوششی برای آن چیزی باشد که واقعا در آن شرکت و کسب و کار در جریان است.
ما فکر میکنیم گروههایی از کارآفرینیهای اجتماعی در سه دسته آخر که عملکرد و اثرات مثبتی دارند (براساس چیزی که در بندهای بالاتر توضیح داده شد) در شرایط فعلی ما میتوانند بسیار موثر بوده و از آلام مردم بکاهند. در واقع در میانه این بحران بزرگ ناشی از همهگیری کرونا و مشکلات اقتصادی، کارآفرینیهای اجتماعیای که هدفشان به واقع چیزی به جز کسب سود باشد میتوانند گروهها و مجموعههایی را شکل بدهند که با هم بر روی رفع کمبودها، مشکلات و ساختارهای مشکلزا کار کنند.
وقتی مشکلات اجتماعی از حدی عبور کردند که بسیاری از ساختارها و نهادهایی که میتوانستند و وظیفه داشتند از بار مشکلات مردم بکاهند یا از کار افتادهاند یا در جهت عکس کار میکنند و خود تبدیل به بنگاههای اقتصادی سودمحور شدهاند، استفاده از پتانسیل نوآوری و کارآفرینی اجتماعی یکی از گزینههایی است که میتواند قدرتهای کوچک ما را در کنار هم جمع کند و توان حل مشکلات را، حتی شده در اندازهای کوچک فراهم کند.
بر همین مبنا این شماره بعضی کارآفرینیهای اجتماعی در نقاط مختلف دنیا را معرفی کردهایم، با این امید که جرقهای برای حرکت بیشتر ما در ایران باشد. گرچه براساس مطالعات انجام شده و تجربه دستادست به خوبی میدانیم که ایجاد و رشد چنین سازمانهایی در فضای کنونی حاکم بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی کار بسیار سختی است. هم تامین بودجه و منابع مالی کار سختی است، چون امیدی به بازگشت سود وجود ندارد. هم اداره سازمان و زنده نگه داشتن آن کار سختی است، چون سازمان در رقابت با مجموعههایی سودمحور قرار دارد، در حالی که خودش در جهت انباشت سود فعالیت نمیکند. بنابراین قادر به صرف بودجههای کلان برای تبلیغات یا کارهای این چنینی نیست. اما این امید وجود دارد که با دیدن اثرات وحشتناک فقر و نابرابری در دنیا- به ویژه پس از همهگیری کرونا- افراد بیشتری با استفاده از خدمات و تولیدات این مجموعهها و با به راه انداختن چنین کارهایی، به سمت کاستن از نابرابری حرکت کنند.
دانلود نسخه کامل و پیدیاف شماره هشتم فصلنامه دستادست
[۱] گرچه معمولا این شرکتها سعی میکنند با کمپینهای تبلیغاتی که مصداق سبزشویی و آگاهیزدایی هستند وانمود کنند که نسبت به مسئولیت اجتماعی خود حساس هستند، اما در عمل واقعیت اصلی و روزمره فعالیتهای این شرکتها را میتوان از اخباری که گاه به گاه درباره وضعیت کارگران آنها و… منتشر میشود دریافت.
[۲] گرچه سازمانهای جهانی صادرکننده گواهی تجارت عادلانه نیز مشکلاتی دارند که مهمترین آنها هزینه بالای صدور گواهیهاست که باعث میشود کشورهای فقیر و کسب و کارهای کوچک در این زمینه دچار مشکل شوند. گرچه این هزینه به دلیل هزینه نظارت بر کسب و کارها بالاست، اما وقتی هدف کمک به فقیرترینها باشد، باید راه حل مناسبی هم برای رفع این مشکل اندیشیده شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.