سپیده شهبازی
گاهی که در تهران راه میروم با وجود چشمهای بینا و پاهای توانا به مشکل برمیخورم. بارها باید از پیادهرو به خیابان بیایم و باز به پیادهرو برگردم. تا به حال امتحان کردهاید که در شهر تهران چند دقیقه میتوان بدون وارد شدن به خیابان تنها در پیادهرو راه رفت؟ از در که بیرون میزنم کمی در پیادهرو راه میروم، میرسم به یک پله و بعد یک پله دیگر اما همچنان در پیادهرو هستم بعد میرسم به یک ساختمان در حال ساخت که با صفحهای فلزی از خیابان جدا شده، رنگش آبی و سفید است و رویش نوشته «شهری برای همه» و پیادهرو را بسته است، میروم داخل خیابان. یک ساختمان نیمه ساز دیگر میلگردهایش را در خیابان ریخته است، بر میگردم توی پیادهرو. یک ماشین توی پیادهرو پارک کرده، برمیگردم توی خیابان. فکر میکنم چطور میشود همین مسیر را با ویلچر طی کرد؟ یا با کالسکه بچه؟ یا یک نابینا چطور باید در این بازی پیادهرو-خیابان برنده شود و بلایی سرش نیاید؟ یک سالمند که مشکل حرکتی دارد چطور؟
میرسم به ایستگاه بیآرتی. ایستگاه برای ما آدمهای بدون معلولیت هم به زور جا دارد. برای وارد شدن به آن رمپ وجود دارد اما ویلچر یا کالسکه برای وارد شدن به اتوبوس باید پرواز کنند. موتورسیکلتها در خط بیآرتی جولان میدهند. انگار خط متعلق به آنهاست و متعلق به معدود ماشینهایی با چراغ ال ای دی در جلو شیشهشان.
داخل اتوبوس مثل دانههای انار به هم چسبیدهایم. فکر میکنم اینجا اصلا ویلچر جا نمیشود. از بیآرتی پیاده میشوم. میخواهم بروم داخل ایستگاه متروی آن طرف خیابان. همه جا نردهکشی شده و چارهای جز رد شدن از پل عابر نیست. از پلهها بالا میروم و به چرخها فکر میکنم، چرخهای ویلچر و کالسکه. بالاخره میروم داخل ایستگاه مترو. این مترو آسانسور ندارد. باز به چرخها فکر میکنم. من اما میتوانم از پله برقی استفاده کنم. پایین میروم و در ازدحام آدمها با چشم دنبال تابلو مقصد میگردم. به یک نابینا فکر میکنم. میروم روی سکو، منتظر قطار میشوم. خط زرد را میبینم و فکر میکنم یک نابینا چطور باید جای آن را تشخیص بدهد. سوار میشوم. این بار شبیه کمپوت سیب شدهایم. باز به ویلچر یا کالسکه بچه فکر میکنم یا یک سالمند با مشکل تنفسی یا یک بچه کوچک یا یک زن باردار، به خصوص وقت پیاده شدن که با فشار مردم از کوپه بیرون میافتم. از ذهنم میگذرد که برای سوار مترو شدن باید جوان و ورزشکار بود. تابلوها را دنبال میکنم و به سمت تابلو خروج میروم. این ایستگاه پله برقی هم ندارد. کلی پله را بالا میروم و به زانوهای مادرم فکر میکنم. به مغازهها نگاه میکنم. در ورودی اکثرشان حداقل یک پله وجود دارد و با پیادهرو هم سطح نیستند. چرخها نمیتوانند از آنها عبور کنند. پیادهرو پهن و عریض و صاف است اما بیش از حد صاف اگر حواسم را جمع نکنم لیز میخورم. به پدربزرگم فکر می کنم.
این شرح یک روز هر عابر پیاده در خیابانها و کوچه پس کوچههای تهران است که میتواند همچنان ادامه داشته باشد.
پیروز حناچی شهردار تهران، مناسبسازی شهر تهران را در حدود ۵ درصد تخمین میزند (خبرگزاری فارس، ۱۳۹۸). فضای شهری برای بسیاری از افراد دارای معلولیت و کسانی که ناتوانیهایی در حرکت دارند مناسب نیست و طراحی پیادهروها، ساختمانها و وسایل حمل و نقل عمومی آنها را از سطح شهر حذف و با مشکل مواجه میکند.
معابر و مناسبسازی آنها و ایجاد دسترسی برای انواع گروههای ناتوان، تاکنون قوانین زیادی در کشور تدوین شده است که بسیاری از آنها در جدول زیر آمدهاند و البته قوانین دیگری هم مختص شهر تهران وجود دارد که در این جدول ذکر نشدهاند.
(برای دیدن جدول به نسخه پی دی اف و کامل فصلنامه مراجعه کنید.)
با وجود قوانین فراوان و پژوهشهای بسیار که به خصوص بعد از سال ۱۳۶۷ در مورد مناسبسازی فضاهای شهری صورت گرفته است، امروز با قدم زدن ساده در هر منطقه از تهران شاهد هستیم که مسیرهای عابر پیاده یا حمل و نقل عمومی حتی برای افراد بدون معلولیت هم نامناسباند. دلیل اینکه با وجود همه ضوابط، برنامهها، و ستادهایی که تاکنون در این مورد ایجاد شده هنوز با انبوهی از مشکلات مواجهیم چیست؟
شاهحسینی و موسیزاده (۱۳۹۴) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی موانع اجرای ضوابط و مقرارت معماری شهرسازی ویژه افراد معلول» با بررسی وضعیت موجود و مصاحبههای مختلف به دلایلی اشاره کردهاند. یکی از دلایل آنها عدم باور عمومی مردم و دستاندرکاران به تواناییهای افراد دارای معلولیت است. از نظر آنها نگاه حمایتی در برخی از برنامهها باعث ایجاد وابستگی فرد دارای معلولیت و از بین رفتن استقلال فردی وی میشود. آنها فقدان تعریف مشخص از رفاه اجتماعی در حوزه معلولیت در کشور را باعث اعمال سلیقه در برنامهریزیهای این حوزه دانستهاند.
بر اساس تحقیق آنها اطلاعرسانی و آگاهسازی درباره مناسبسازی نیز به کندی صورت میگیرد. با آنکه بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری در سال ۱۳۶۸ صدا و سیما موظف شده است به تبلیغ و آموزش در این مورد بپردازد اما کمتر برنامهای در این سالها درباره این موضوع ساخته و پخش شده است. مردم اغلب از مشکلات افراد دارای معلولیت ناآگاهند و حتی از حقوق خودشان در شهر مطلع نیستند. همین طور در سیستم آموزشی ما از آگاهسازی درباره حقوق افراد در شهرها و مناسبسازی برای افراد دارای معلولیت یا کهنسال و… خبری نیست.
همچنین به نظر میرسد یکی از مشکلات عمده، وضعیت نظارت و بازبینی قوانین باشد. مثلا ضوابطی که در سال ۱۳۷۸ ابلاغ گردیده، وزارت راه و شهرسازی را موظف نموده است که هر ۵ سال یک بار این ضوابط را مورد بازنگری قرار دهد اما پس از گذشت حدود سه دوره پنج ساله از زمان ابلاغ، خبری از به روز رسانی ضوابط نیست.
همچنین به گفته بسیاری از صاحبنظران یکی از مهمترین مسائل در این زمینه نبود ضمانت اجرایی در خصوص ضوابط و قوانین است. در هیچ کجا مشخص نشده است که اگر دستگاهی به وظایف خود عمل نکرد چه عواقبی برایش در پی خواهد داشت. این موضوع راه اعتراض مردم و سمنهای دغدغهمند را هم سد کرده است.
تعدد ابلاغات قانونی، ناهماهنگی در اجرا، اجرای سلیقهای و غیراستاندارد و عدم وجود تشکیلات منسجم مردمی در پیگیری موضوع مناسبسازی، از دیگر دلایل وضعیت حال حاضر و اجرا نشدن قوانین است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است (شاهحسینی، موسیزاده، ۱۳۹۵).
سهیل معینی عضو ستاد مناسبسازی شهر تهران در مصاحبهای در ۱۴ مهر ۱۳۹۶ میگوید:
«مناسبسازی دچار چند آسیب جدی است. اول اینکه دستگاههایی که رسما مسئولیت دارند درست به مسئولیتشان عمل نمیکنند. ستاد ملی هماهنگی مناسبسازی، به ریاست وزیر کشور را داریم ولی این ستاد جلساتش را بسیار نامنظم و دیر به دیر و خیلی محدود برگزار میکند و تا کنون نیز دستاورد ملموسی نداشته است. در سلسله مراتب اجرایی این ستاد از جمله در استانداریها و فرمانداریها، عملکرد از شهری به شهری و از استانی به استان دیگر متفاوت است. ولی میتوان گفت که کلا این ساختار، ساختار مناسبی نبوده است. به لحاظ قانونی این ستاد اهرمهای اجرایی خوبی در اختیار دارد، ولی از پتانسیل آن به خوبی استفاده نشده است. خارج از این ساختار مهمترین مشکل این است که برنامه تدوین شده برای مناسبسازی وجود ندارد. قرار بود ستاد در سطح کشور یک برنامه جامع ۵ تا ۱۰ ساله برای مناسبسازی داشته باشد که این برنامه وجود ندارد. نقص دیگر، نبود ضمانت اجرایی قانون است. براساس این قانون [قانون حمایت از معلولان] تمام وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظف شدهاند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی، معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهرهمندی از آنها را برای معلولان همچون افراد عادی فراهم کنند. از سوی دیگر طبق ماده ۲ آییننامه شهرداریها نیز موظف شدند از صدور پروانه احداث یا پایان کار برای آن تعداد از ساختمانها و اماکن عمومی و معابری که استانداردهای تخصصی مناسبسازی مربوط به معلولان را رعایت نکرده باشند خودداری کنند. ولی مثلا شهرداری تهران آن قانون را به درستی اجرا نمیکند.
به نظر میرسد نبود ضمانت اجرا و فقدان نهادهای نظارتی بزرگترین اشکالی است که در بحث مناسبسازی وجود دارد که سعی میکنیم این ضعف را حل کنیم.» (خبرگزاری صدا و سیما، ۲۶ شهریور ۱۳۹۶)
آنچه این روزها بسیاری را دلخوش کرده قانون حمایت از معلولان است که بعد از حدود ده سال معطل ماندن در هیئت وزیران بالاخره در اسفند ۱۳۹۶ تصویب شد. به گفته بهروز مروتی، مدیر کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت، برای این قانون بودجهای در نظر گرفته نشده بود. اما در تجمع ۱۲آذر ۱۳۹۷ در مقابل سازمان برنامه و بودجه و جلسهای که با این سازمان برگزار شد، ۱۱۰۰ میلیارد تومان بودجه به آن اختصاص داده شد. این در حالی بود که بهزیستی برای اجرای این قانون ۱۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به سازمان برنامه و بودجه پیشنهاد داده بود (خبرگزاری ایرنا، ۱۶ دی ۱۳۹۷).
این قانون قسمتی را نیز به بحث مناسبسازی، دسترسی پذیری و تردد و تحرک اختصاص داده است و کلیه دستگاهها را در این زمینه مکلف کرده است. به گفته محمد نفریه، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور، آییننامه آن قرار است در ۱۲ آذرماه و روز جهانی معلولان به تصویب برسد (گفتگو با خبرگزاری مهر ۱۱ آبان ۱۳۹۸).
به گفته سهیل معینی که از دست اندرکاران قانون جامع حمایت از معلولان بوده است تمام اماکن عمومی که کاربری عمومی دارند و در حال ساخته شدن هستند اگر در طراحی و ساختشان مناسبسازی را اعمال کنند به بودجه جداگانهای نیاز نیست و تنها باید یک سری استاندارد را رعایت کنند (خبرگزاری صدا و سیما، ۲۶ شهریور ۱۳۹۶).
به نظر میرسد مشکل اصلی نه در میزان بودجه، یا نبود قانون، که در اجرای قانون است. همین طور وجود دستگاههای موازی، ضعیف بودن سازمان بهزیستی به عنوان مرجع نظارتی این قانون، عدم شفافیت و عدم اعلام ضوابط به مردم برای پیگیری از سوی آنها، میتواند از دلایل اجرا نشدن قوانین باشد.
در قانون جدید حمایت از معلولان که بسیاری از مواد آن قبلا هم وجود داشته است یکی از موارد پیش بینی شده جدید، ضمانت اجرایی است. در تبصره سوم ماده پنج این قانون که به بحث مناسبسازی اختصاص دارد، متخلفان به جزای نقدی، انفصال موقت یا دائم از خدمات عمومی، تنزل مقام یا محرومیت از انتصاب به پستهای حساس و مدیریتی یا اخراج از نهاد یا سازمان متبوع محکوم میشوند اما باید دید این قانون در آینده به درستی اجرا خواهد شد یا به خیل عظیم قوانین اجرا نشده مناسبسازی خواهد پیوست. پرسشی که از سوی بهروز مروتی، مدیر کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت، هم مطرح میشود، اینکه آیا تاکنون نهادهای متولی مثل ستاد مناسبسازی یا دبیرخانه هماهنگی و پیگیری آن در سازمان بهزیستی در این رابطه اقدام قضایی انجام دادهاند؟
همچنین در این قانون دستگاههای مشمول باید گزارش اقدامات انجام شده خود را در خصوص این قانون به کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای این قانون که متشکل از نمایندهای از وزارتخانههای مختلف با سرپرستی معاون اول رییس جمهور است ارائه دهند که البته شاید مکلف کردن آنها برای گزارش به مردم و شفافیت درباره اقدامات انجام شده باعث پیشبرد بهتر این قانون شود.
اتفاقات مثبتی هم در رابطه با مناسبسازی فضاهای شهری رخ داده است. شورای شهر تهران جلسات مناسبسازی را که پیشتر به حال خود رها شده بودند از سر گرفته است، مردم به نسبت قبل آگاهتر و حساستر شدهاند و سازمانهای مردمنهادی در این رابطه فعالیت میکنند که میتوانند نویدبخش روزهای بهتری برای افراد دارای معلولیت و بدون معلولیت باشند. به نظر میرسد بهترین راه برای رسیدن به شهری در دسترس برای همه از مطالبهگری عمومی میگذرد. باید بیشتر بگوییم و بنویسیم و بخواهیم تا اتفاق بیافتد وگرنه صرف داشتن قوانین خوبی که اجرا نمیشوند دردی از ما دوا نمیکند.
هر کدام از ما ممکن است به دلیل حادثهای دارای معلولیت شویم. ممکن است بینایی خود را از دست بدهیم یا مشکلات حرکتی پیدا کنیم. همه ما حتما پیر خواهیم شد و بعضی ناتوانیها با کهولت سن به سراغمان خواهند آمد. این روزها از رو به سالمندی رفتن جمعیت ایران بیش از پیش صحبت میشود. بعضی از ما بچهدار خواهیم شد و بعد از بچهدار شدن هم خواهان حضور در اجتماع هستیم. کودکان ما نیاز به فضای شهری امن و در دسترس خواهند داشت. به نظر میرسد زیست باکیفیت همه ما شهروندان بدون مناسبسازی فضاهای شهری امکانپذیر نخواهد بود، پس لازم است بیش از پیش به شهری در دسترس فکر کنیم و در راستای آگاهسازی و ترویج مسئله مناسبسازی شهر بکوشیم.
برای دانلود نسخه کامل فصلنامه دستادست درباره معلولیت و جامعه کلیک کنید
منابع
عکس از سپیده شهبازی
سایت بانک اطلاعات مناسب سازی (بام) قابل دسترس در: http://www.monasebsazi.com/about/
هدایتی، فریفته، خبرگزاری صدا و سیما (۱۳۹۶، ۲۶ شهریور). ازلایحه معطل مانده مناسبسازی محیط برای معلولان تا چشم انداز ۱۴۰۴. قابل دسترس در: http://www.iribnews.ir/007hmK
ابلاغ قانون حمایت از معلولان به دولت (۱۳۹۷، ۱۳ اردیبهشت). قابل دسترس در: http://www.rrk.ir/Laws/ShowLaw.aspx?Code=16936
قربانی مقانکی، مهناز. خبرگزاری مهر (۱۳۹۸، ۱۱آبان). تصویب آیین نامه مناسب سازی قانون جامع معلولان آذرماه. قابل دسترس در: mehrnews.com/news/4760818
احمدی، پریشاد، خبرگزاری ایسنا (۱۳۹۸، ۹آبان). قانون حمایت از حقوق معلولان، قربانی دعواهای بین بخشی. قابل دسترس در: https://www.isna.ir/news/98080904626/
گروه اجتماعی خبرگزاری فارس (۱۳۹۸، اردیبهشت). حرکت لاکپشتی برای مناسب سازی معابر شهر. قابل دسترس در: http://fna.ir/d9m58f
حسینی خواه ، سادات. خبرگزاری ایرنا (۱۳۹۷، ۱۶ دی). معلولان نمی خواهند قانون روی زمین بماند. قابل دسترس در: www.irna.ir/news/83160611/
شاه حسینی شراره، موسی زاده محمد (۱۳۹۵)، ارزیابی موانع اجرای ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی ویژه افراد معلول، اولین همایش ملی مناسبسازی اماکن و معابر جهت تسهیل در تردد و دسترسی آسان، سازمان بهزیستی کشور.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.