مریم موسوی
گردشگری دسترسپذیر
«این مکان برای افراد نابینا و معلول مناسبسازی شده است.» جملهای که این روزها ممکن است در بعضی از ایستگاههای اتوبوس، مترو یا راهآهن ببینیم. احتمالا بعضی از ما فقط آن را ببینیم و بگذریم. بعید میدانم خیلی دقیق آن را خوانده باشیم یا حداقل به واقع درکش کرده باشیم. اگر «این مکان» مناسب شده، چرا تعداد افرادی که با ویلچر کنار ما در ایستگاه اتوبوس ایستادهاند، اگر کسی اصلا دیده باشدشان، به یک یا دو نفر نمیرسد؟ حتی جلوتر برویم، زمان زیادی از فوت یک آقای نابینا در یکی از همین ایستگاههای بیآرتی مناسبشده در اصفهان نمیگذرد؛ پس مفهوم این مناسبشدن چیست؟
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، ۱۵ درصد از جمعیت دنیا را «افراد با انواع ناتوانی» (people with disability) تشکیل میدهند. اگر شرایط زندگی این افراد تنها روی یک نفر تاثیر داشته باشد، حدود ۳۰ درصد جمعیت جهان شامل افراد با انواع ناتوانی و نزدیکان آنها است. این رقم حدود یک سوم همه کسانی است که در روی کره زمین زندگی میکنند و به نظر من به راحتی نمیتوان از آن گذشت.
افراد با انواع ناتوانی، کسانی هستند که از ویلچر یا هر وسیله دیگری برای حرکت کردن استفاده میکنند، افرادی که دچار نابینایی یا کمبینایی هستند، افرادی که از نظر شنوایی مشکلاتی دارند، سالمندان، زنان باردار و هر شخصی که برای گذران زندگی روزمره، نیازهای ویژهای دارد. به همین دلیل بعضا به این گروه، افراد با نیاز ویژه نیز گفته میشود.
مفاهیمی مثل شهر دسترسپذیر، ایستگاه دسترسپذیر، رستوران دسترسپذیر، خانه دسترسپذیر و گردشگری دسترسپذیر، همگی به شرایطی اشاره دارد که خدمات برای افراد با نیاز ویژه مناسب شده است. تغییرات یا اصلاحاتی که باید در یک مکان ایجاد شود تا بتوان آنجا را دسترسپذیر نامید، الزاما اتفاقاتی سخت یا پرهزینه نیست. از طرفی اگر شرایط برای یکی از گروههای دارای ناتوانی مناسب شود، برای انواع دیگر نیز میتواند کاربردی باشد.
صنعت گردشگری با سرعت عجیبی رو به رشد است. در سال ۲۰۱۸، تعداد ۱ میلیارد و ۴۰۱ میلیون نفر گردشگر بینالمللی در سراسر دنیا سفر کردهاند که این رقم نسبت به سال ۲۰۱۷ بیش از ۵ درصد افزایش داشته است. پیشبینی میشود تعداد گردشگران بینالمللی در سال ۲۰۳۰ به ۱.۸ میلیارد نفر برسد! این رقم آنقدر بزرگ است که تاثیر صنعت گردشگری بر اقتصاد دنیا را نمیتوان نادیده گرفت. با این وجود، سهم گردشگری دسترسپذیر از این تعداد چهقدر است؟ چند نفر از کسانی که با انواع ناتوانی در حال زیستن در کره زمین هستند میتوانند آثار باستانی در مصر، ایران یا چین را از نزدیک لمس کنند؟ چه تعداد از این افراد در هتلهای بزرگ و زنجیرهای دنیا اقامت داشتهاند؟ آیا همه آنها به راحتی سوار هواپیما شدهاند؟ جالب است بدانیم که جمعیت جهان رو به پیر شدن است. این یعنی حدود ۲۰۵۰، یا آمار گردشگری به شدت افت میکند و یا با تغییراتی که در این صنعت رو به پدید آمدن است، این عدد به مراتب بالاتر میرود.
توجه به دسترسپذیری در سفر، فقط یک امر حقوق بشری نیست، یک نگاه اقتصادی طولانی مدت هم هست. خیلی دور نیست زمانی که معیار انتخاب یک مقصد گردشگری تنها بر اساس میزان استانداردهای دسترسپذیری باشد. وقتی یک خانواده یا یک گروه از دوستان قصد سفر دارد، احتمال اینکه افراد با مجموعهای از نیازها را تشکیل دهند کم نیست. مثلا پدربزرگ یا مادربزرگ، فرزندی که از ویلچر استفاده میکند یا دچار سندرم دان است، پدری نابینا، یا دوستی ناشنوا در هر یک از این گروهها میتواند حضور داشته باشد. این نوع از ویژگیها دیده میشود و برای همه قابل تشخیص است. برخی از شرایط به راحتی قابل تشخیص نیست. کسی که بیماری دیابت دارد یا به ماده غذایی خاصی حساسیت دارد را نمیتوان به آسانی شناخت. با این حال در خدمات گردشگری، باید شرایطی مناسب حال آنها را نیز در نظر گرفت.
نکته مهم دیگری که کسبوکارهای حوزه گردشگری باید به آن توجه کنند، طول مدت سفر افراد با نیاز ویژه است. این گروهها به خاطر شرایطی که دارند، معمولا زمانی طولانیتر به نسبت سایر گردشگران را در یک مقصد گردشگری میگذرانند. در نتیجه تعداد شبهای اقامت در هتل، تعداد وعدههای غذایی مورد نیاز و حتی تعداد اماکنی که از جاذبههای مقصد محسوب میشود، در سبد سفر این گروه زیادتر از دیگران است. در واقع با نادیدهگرفتن این گروه، نه تنها ۳۰ درصد بازار را نادیده گرفته شده است، بلکه میزان درآمد ناشی از این بازار نیز که به مراتب بیش از سایر قسمتهاست برای کسبوکارهای حوزه گردشگری حذف شده است.
تجربیاتی از سفر افراد با نیاز ویژه
به واسطه حرفهام که اطلاعرسانی و فعالیت در حوزه گردشگری دسترسپذیر است، با افراد زیادی که بعضا نیازهای ویژهای برای سفر کردن داشتهاند صحبت کردهام. شنیدن مشکلاتی که آنها در سفر داشتهاند و بررسی شرایطی که میتواند موجب تسهیل سفر برای این گروه شود، خالی از لطف نیست.
در ادامه به سه مورد از ویژگیها که ذیل «معلولیت» قرار میگیرد اشاره میکنم. این سه گروه به علت پراکنش بیشتری که نسبت به سایر گروهها دارند، و تشخیص شرایط آنها برای دیگران راحتتر است و شاید اینکه امروز حضورشان در جامعه بیش از گذشته باشد، بیشتر دیده میشوند. این باعث شده که تلاش برای دسترسپذیری خدمات توسط کسبوکارهای گردشگری برای این گروهها بیشتر انجام شود. هرچند دسترسپذیر شدن یک خدمت، مثلا یک اتاق از هتل، میتواند گروههای زیادی را در بر بگیرد ولی هنوز تا مرحلهای که مناسبسازی امری عمومی و همهگیر شود، فاصله داریم.
سفر برای کسانی که از ویلچر استفاده میکنند
دوستی دارم که اهل گردش است. با اینکه با اختلال مادرزادی “استئوژنز ایمپرفکتا” (oi) متولد شده است و از ویلچر استفاده میکند، هرگز از انجام انواع تفریحات دست نکشیده است. برایم از تجربیاتی که در سفرهای متعددش داشته تعریف میکند. تورها به راحتی سفرهایشان را به افرادی که از ویلچر استفاده میکنند میفروشند؛ ولی معمولا خدماتی برای آنها در نظر نمیگیرند. مثلا در نظر نمیگیرند که باید وسیله نقلیه توریستی، مناسب مسافرانی که از ویلچر استفاده میکنند، باشد. یا در نظر نمیگیرند که اتاقی که در هتل برای مسافری که از ویلچر استفاده میکند یا باید طبقه همکف باشد و یا آسانسوری برای رسیدن به آن اتاق وجود داشته باشد. معمولا خدمت ویژهای از لحاظ نیروی انسانی هم ارائه نمیدهند؛ مثلا تورلیدری که بتواند به مسافری که از ویلچر استفاده میکند خدمات مناسب شرایط او را برساند.
هتلها معمولا با پله از سطح زمین فاصله میگیرند و تعداد هتلهایی که رمپ یا بالابر مجزا داشته باشند، زیاد نیست. ماجراهای رستوران و جاذبههای توریستی در کنار بی توجهیهای مردم در سطح شهر، مثل پارککردن ماشین جلوی پلها، بخشی از نکاتی است که در سفر برای افرادی که از ویلچر استفاده میکنند مشکلاتی را ایجاد میکند.
سفر برای افراد با اختلالات بینایی
طبق آمار WHO، ۱.۳ میلیارد نفر از مردم جهان دچار اختلالات بینایی هستند که ۳۶ میلیون نفر از آنها افراد نابینا هستند. در ایران دوره هشت سال جنگ، تصادفات با خودرو، حوادث در مشاغل، دعوا و نزاع خیابانی از مهمترین عوامل ایجاد مشکلات بینایی، در موارد حادثهای هستند.
نابینایان میتوانند از خدمات ویژهای که امروزه در خیلی از کشورها و کسبوکارهای گردشگری ارائه میشود، کمک بگیرند تا به صورت مستقل یا با اطرافیان سفری را برنامهریزی و اجرا کنند. یکی از این خدمات که برخی از وبسایتهای فروش آنلاین به آن توجه کردهاند، خرید اینترنتی بلیط هواپیما، قطار و یا رزرو هتل و سایر خدمات گردشگری است.
برخی از شرکتهای هوایی، فهرستی از مسافران با نیازهای ویژه دارند تا برای رفع احتیاجات این گروه در فرودگاه و کمکرسانی بهتر به آنها، در اختیار نمایندههایشان در فرودگاهها قرار دهند. مسئولین این امر، خدمات ویژهای را به گروههای با نیاز ویژه ارائه میدهد. در مورد افراد نابینا، آنها میتوانند قبل از سایر مسافرین وارد هواپیما شوند و تمامی اطلاعاتی که در طول پرواز به آن نیاز دارند، مثل محل قرار گرفتن سرویس بهداشتی، راههای خروج اضطراری و… را بررسی کنند.
در مورد محل اقامت مناسب برای افراد نابینا یا کمبینا، باید به استفاده از خط بریل در تمامی تابلوهای اطلاعرسانی توجه کرد. مثل تابلویی که مسیر و شماره اتاقها را نشان میدهد، تابلوهایی که در اتاقها در مورد چگونگی استفاده از ابزار نصب شده است و… در مورد وسایلی هم که در اتاقها استفاده میشود مثل تهویه هوا، چایساز و…، باید به این نکته توجه کرد که طراحی سادهای داشته باشند و با حداقل فعالیت بتوان از آنها استفاده کرد.
اما از بحث مستقیم خدمات گردشگری برای این گروه خارج شویم، باز هم یکی از مواردی که سفر را برای افراد نابینا تسهیل میکند، امکان حضور آنها در سطح شهر بدون احساس خطر است. اینکه چراغهای راهنمایی از سوت مخصوص نابینایان استفاده کنند، معابر از مانع خالی باشد تا این افراد بتوانند در خیابان قدم بزنند، مترو یا اتوبوس برای این گروه مناسب شده باشد و نهایتا هر خدماتی که در شهر وجود دارد، برای این گروه نیز قابل استفاده باشد.
سفر برای افراد با اختلالات شنوایی
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال ۲۰۱۸، بیش از ۵ درصد مردم جهان یعنی ۴۶۶ میلیون نفر از مردم جهان دارای ناتوانیهای مربوط به شنوایی هستند. ۳۴ میلیون نفر از این آمار شامل کودکان است.
توصیه جالبی که به این گروه شده است، استفاده از ساعتهای ارتعاشی است. این ساعتها به این گروه کمک میکند که خواب نمانند و بتوانند به موقع سفر خود را شروع کنند. همراه داشتن یک کپی از مدارک هم راهی برای این گروه است که در صورت گمکردن اصل مدارک، بتوانند هویتشان را برای مسئولین مقصدی که به آن سفر کردهاند مشخص کنند.
در مورد خدمات شهری، دسترسپذیرشدن امکانات و تسهیلات برای این گروه نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. چرا که این گروه نمیتواند اطلاعات لازم و یا خطرات احتمالی را از راه شنوایی کسب کند. داشتن چراغ هشداردهنده روی درهای مترو و اتوبوس که قبل از بسته شدن، این گروه را متوجه خود سازد، یکی از روشهای مناسبسازی است. چراغ هشداردهنده در هتلها و هر مکان اقامتی نیز میتواند استفاده شود. یعنی زنگی که روی درها نصب است، به لامپی برای هشدار متصل باشد که همزمان با فشار دادن زنگ، لامپ نیز روشن شود.
در مورد این گروه، توصیهای که به کسبوکارهای گردشگری میدهند استفاده از کارکنانی است که مشکلات شنوایی دارند و از زبان اشاره استفاده میکنند. چرا که این کارکنان به راحتی میتوانند با مسافر ناشنوا ارتباط بگیرند و بخشی از نیازهای این مسافر را رفع کنند.
نمونهای از فعالیتها در حوزه گردشگری دسترسپذیر
در سال ۲۰۱۹، اولین جایزه مقصد گردشگری دسترسپذیر توسط سازمان جهانی گردشگری، به کشور پرتغال داده شد. این کشور توانسته است در بین تمامی مقاصد گردشگری دنیا بالاترین استانداردها را برای مناسبسازی خدمات گردشگری برای افراد با انواع ناتوانی کسب کند. توجه به این موضوع و شروع معرفی مقاصد گردشگری و اختصاص جایزه، اهمیت گسترش این نوع از گردشگری را نشان میدهد.
شهرهای سیدنی در استرالیا، وین در اتریش و بارسلونا در اسپانیا، برخی دیگر از شهرهایی هستند که به عنوان مقاصدی نسبتا دسترسپذیر برای افراد با ناتوانیهای مختلف معرفی میشوند. برگزاری تورهای مناسب برای گروههای با نیاز ویژه، مناسبسازی هتلها، تجهیز رستورانها و… فعالیتهایی است که در این مقاصد برای حرکت بیشتر به سمت دسترسپذیری انجام میشود.
در ایران نیز چند سالی است که برخی از گروهها در اشکال مختلف به این موضوع پرداختهاند. انجمن فرهنگی، ورزشی و گردشگری پارس یکی از سمنهایی (سازمانهای مردم نهاد) است که در مورد گسترش مفهوم مناسبسازی برای گروههایی با شرایط خاص به ویژه معلولین تلاش میکند. یکی از فعالیتهایی که این سمن انجام میدهد، برگزاری سمینار و اطلاعرسانی راجع به اهمیت این موضوع است.
علاوه بر فعالیتهایی که تشکلهای غیردولتی در این زمینه انجام میدهند، برخی راهنمایان گردشگری نیز به طور تخصصی در زمینه تورهای مخصوص گروههای خاص فعالیت میکنند. تورهای ویژه نابینایان یکی از فعالیتهای مفید طی این سالها بوده است. در این راستا، تورهای موزهگردی برای نابینایان نیز به صورت پراکنده برگزار شده است. اما از آنجایی که این موزهگردیها از استانداردهای کافی برخوردار نبود، به مرور تعداد آن کم شد. برای سازمانیافتهشدن این نوع از فعالیتها، لازم است استانداردهای مناسبی تهیه و در موزههایی که قرار است میزبان این گروه باشد، رعایت شود.
برگزاری تورهای طبیعتگردی ماجراجویانه برای افراد دارای معلولیت نیز، یکی از فعالیتهایی است که طی این سالها طرفدارانی پیدا کرده است. سعید ضروری، یک راهنمای گردشگری که خود از ویلچر استفاده میکند، از آغازگران چنین تورهایی بوده است. این تورها مسیر تازهای برای فعالیت در این زمینه را باز کرده است.
حدود یک دهه است که تورهای ویژه «مادر و کودک» و تورهای مخصوص «کودک و خانواده» در برخی از شهرهای ایران رواج یافته است. البته همه این تورها الزاما تمام استانداردهایی که میتواند به طور کامل این تورها را برای خانوادههای همراه کودک و کودکان مناسب کند، رعایت نمیکنند. با این حال توجه به این مفهوم میتواند کمک کند تا به مرور کیفیت این خدمات به نیاز واقعی مشتری نزدیک شود.
به غیر از گروههایی که به صورت خصوصی و شخصی به توسعه گردشگری برای این گروهها میپردازند، بخش دولتی و عمومی هم طی این سالها به اهمیت این موضوع پی برده است. ماجرای مرگ یک آقای جوان نابینا در ایستگاه به اصطلاح مناسبسازیشده اتوبوس در اصفهان، خبر از حضور هرچه بیشتر افراد با نیاز ویژه در جامعه میدهد و همزمان این اخطار را برای بانیان مناسبسازی شهر به همراه دارد که اگر سهلانگارانه از کنار این موضوع بگذرند، هزینههای جبراننشدنیای به افراد و جامعه تحمیل میکنند.
شهرداری تهران طرحهایی مثل برنامههای ویژه سالمندان در پارکهای عمومی، تلاش برای مناسبسازی کردن معابر و ایستگاههای اتوبوس، صحبت و اطلاعرسانی راجع به این موضوع را طی این سالها پیگیری میکند که میتوان به گسترش آن، اگر در هر لحظه با نیازهای این گروهها مطابقت داده شود، امید داشت.
گروه «معیار گردشگری دسترسپذیر»، که من عضو کوچکی از آن هستم، سعی دارد به گسترش این مفهوم و اطلاعرسانی هرچه بیشتر در این زمینه کمک کند. نوشتن در مورد این موضوع، از آنجایی که منابع زیادی به زبان فارسی موجود نیست یکی از این فعالیتها است. ترجمه، ساخت فیلم و پادکست و حتی برگزاری نشستهایی با این موضوع، بخشی از فعالیتهایی است که این گروه در پی انجام آنها است.
سخن آخر
دسترسپذیری، مناسب سازی، خدمات ویژه و…، مفاهیمی است که این روزها در بخشهای مختلفی از انواع خدمات و امکانات میشنویم. توجه به گروههایی از مردم که حداقل تا چند دهه گذشته خیلی به آنها دقت نمیشد، امری است که در همه جهان با سرعت نه چندان کمی، در حال رشد است. این موضوع هم از سمت افراد و گروههایی که به دنبال حقوق برابر اجتماعی هستند دنبال می شود و هم از سمت صاحبان مشاغل و خدماتی که به دنبال کسب بازار بیشتر در این بازار رقابتی جهانی هستند.
گردشگری که خود به شکل امروزی صنعت جوانی است، بعد از عبور از انواع مفاهیم و صیقل خوردن با انواع نظرات، به راهی برای تغییر اقتصاد کشورها تبدیل شده است. تاثیر در فرهنگها، گسترش صلح، بالا رفتن شناخت عمومی در مورد اقوام و مذاهب مختلف، گسترش فعالیتهای داوطلبانه در سطح جهان و… از اثرات جانبی گردشگری محسوب میشود.
در این میان مفهوم «گردشگری برای همه»، ذیل سه دسته گردشگری پایدار، گردشگری دسترسپذیر و گردشگری اجتماعی، شاید وسیعترین مفهوم در این صنعت باشد که هم طبیعت و هم انسان، چه انسان با نیاز ویژه و چه انسان با رنگ پوست متفاوت، در آن دیده شده است.
برای دانلود نسخه کامل فصلنامه دستادست درباره معلولیت و جامعه کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.